روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
این روزها مدام این بیت در سرم میچرخد و عجیب مرا به فکر واداشته . راستی هدف من از زندگی چیست؟ آیا راه درستی انتخاب کرده ام؟ نمیدانم.شاید سالها بعد متوجه شوم شاید هم هرگز متوجه نشوم. امروز در روز نوشته های محمدرضا شعبانعلی مطلبی در این باره خواندم. افق زمانی. اینکه چه بسا ما هیچ وقت نفهمیم که کاری که انجام میدهیم در آینده موجب خیر است یا شر.مانند هر پدر و مادری که نمیداند فرزندش مایه افتخار خواهد شد یا مایه شرمساری.