کتاب "قدرت عادت"


«قدرت عادت» از کتاب‌هایی است که به‌سرعت جذبش می‌شوی اما کمی که جلوتر می‌روی انگار ادامه دادنش مشکل می‌شود و به‌کندی پیش می‌رود چراکه بسیاری از قسمت‌های کتاب به‌کندی پیش می‌رود و با حذف آن خللی در خواندن وارد نخواهد شد.

کتابی که چند وقتی بود در لیست خریدهایم جا خوش کرده بود را بالاخره خریدم و طی 2 ماه موفق شدم آن را بخوانم.

 

نام کتاب:

«قدرت عادت»

«”The power of habits

 

نویسنده:

چارلز دوهینگ

Charles Duhigg

 

مترجم:

پروین بیات

 

تعداد صفحات:

352

 

کیفیت ترجمه:

این کتاب با ترجمه‌های مختلفی به بازار عرضه‌شده است ترجمه‌ای که من خواندم از خانم «پروین بیات» است که به نظرم در برخی قسمت‌ها کمی نامفهوم بود اما در کل خوب پیش می‌رفت.

البته مقدمه این کتاب را در اپلیکیشن «طاقچه» با ترجمه مصطفی طرسکی و معصومه ثابت قدم  خواندم که به نظرم ترجمه خانم بیات روان‌تر بود.

 

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح روی جلد این کتاب چرخ‌وفلکی را نشان می‌دهد که همان چرخه عادات است و افراد در قسمت‌های مختلف آن قرارگرفته‌اند.

 

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

مغز تلاش می‌کند تا هر عمل روزمره‌ای را به عادت تبدیل کند؛ زیرا عادات باعث می‌شوند مغز ما بیشتر استراحت کند.

شما نمی‌توانید هیچ عادتی را از بین ببرید؛ بلکه فقط می‌توانید آن را تغییر دهید.

برای تغییر عادتی قدیمی باید تمایل قدیمی را مدنظر قرار دهید! یعنی باید همان محرک‌ها و پاداش‌ها را حفظ و تمایل را با ایجاد روزمره‌ی جدید تقویت کنید.

علت اصلی کارآمد بودن عادات و علت کلیدی تلقی شدن آن‌ها فقط یک موضوع است: پیروزی کوچک.

ارسطو در کتاب خود نوشته: «بعضی از اندیشمندان بر این باورند که برخی بنا بر طبیعتشان خوب‌اند، برخی بر اساس عادت و عده‌ای دیگر با آموزش.»

عادات همان عواملی‌اند که به ما امکان می‌دهند کاری را برای نخستین بار با سختی انجام دهیم، اما همان کار برایمان به‌زودی راحت و راحت‌تر می‌شود، سپس آن را با تمرین کافی نیمه مکانیزه و درنهایت بدون هیچ‌گونه هوشیاری خاصی (ناخودآگاه) به انجام برسانیم.

هنگامی‌که افراد تعیین می‌کنند چه کسی باشند آنگاه به سمت راهی پیش می‌روند که آن را تمرین کرده‌اند؛ دقیقاً مانند برگه کاغذ یا کتی که وقتی یک‌بار تا یا مچاله می‌شود؛ ازآن‌پس برای همیشه به همان جهت تا می‌شود.

 

یک پاراگراف از کتاب:

در سال 1984، پروفسور کورنل نوشت: «پیروزی‌های کوچک کاربرد ثابت امتیازی کوچک هستند. هنگامی‌که پیروزی کوچکی شکل می‌گیرد، نیروها به کار گرفته می‌شوند تا پیروزی کوچک دیگری را پدیدآورند. پیروزی‌های ک.چک امتیازات کوچک را تبدیل به الگو می‌کنند؛ الگوهایی که افراد را متقاعد می‌کند دستاوردهای بزرگ‌تر نیز دست‌یافتنی‌اند؛ بنابراین، باور عملی شدن تغییرات بزرگ را تقویت می‌کنند.»

 

ستاره:

من به این کتاب 4 ستاره می‌دهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

  • این کتاب به شرح چرخه عادت و نحوه شکل‌گیری عادات در سه بخش

  • عادت‌های اشخاص

  • عادت‌های سازمان‌های موفق

  • عادت‌های جوامع

می‌پردازد. یکی از دلایلی که این کتاب را خواندم این بود که می‌خواستم بدانم چگونه می‌توانم از شر عادات بد خود خلاص شوم. یکی از راهکارهای عملی این کتاب که به نظرم جالب آمد این است که درجایی از کتاب راجع به عادت خوردن کلوچه شکلاتی صحبت کرده و با بررسی چرایی این عادت قصد از بین بردن آن را دارد. راهکاری که برای این کار ارائه می‌دهد به این‌گونه است که می‌گوید:

«آزمایش‌ها نشان داده‌اند که تقریباً تمام محرک‌های عادت مدار به یکی از پنج گروه زیر تعلق دارد:

-         مکان؛

-         زمان؛

-         وضعیت احساسی؛

-         افراد دیگر؛

-         عمل قبلی.

بنابراین اگر سعی دارید محرک عادت «رفتن به کافه‌تریا و خرید کلوچه‌ی شکلاتی» را پیدا کنید، پنج چیز را در لحظه‌ی غلبه تمایل یادداشت کنید.

این‌ها یادداشت‌های واقعی من هستند از زمانی که سعی کردم عادتم را تشخیص دهم:

-         کجا هستید؟ پشت میز نشسته‌ام.

-         ساعت چند است؟ 3:36 بعدازظهر

-         در چه وضعیت احساسی قرار دارید؟ کسل

-         چه کسی در کنارتان است؟ هیچ‌کس

-         قبل از ایجاد تمایل چه‌کاری انجام می‌دادید؟ به یک ایمیل پاسخ دادم

 

روز بعد

-         کجا هستید؟ از مغازه برمی‌گردم

-         ساعت چند است؟ 3:18 بعدازظهر

-         در چه وضعیت احساسی قرار دارید؟ شاد

-         چه کسی کنارتان است؟ جیم از باشگاه بازگشته است

-         قبل از ایجاد تمایل چه‌کاری انجام می‌دادید؟ فتوکپی می‌گرفتم.

 

روز سوم

...

...

...

 

سه روز سپری شد کاملاً مشخص بود کدام محرک عادت کلوچه خوردن را در من بیدار می‌کرد. من در زمان مشخصی از روز تمایل پیدا می‌کردم چیزی بخورم.»

درنتیجه به این نتیجه می‌رسد که در این ساعت که تمایل به کلوچه خوردن دارد باید به‌جای آن به کار دیگری بپردازید تا این تمایل در شما فروکش کند مثلاً با دوستی صحبت کنید یا به کار موردعلاقه خود بپردازید و درنهایت پس از چند روز دیگر این تمایل را از دست خواهید داد.

 

گرچه این کتاب راجع به تأثیر عادات در حوزه‌های مختلف صحبت کرده است اما به‌زعم جذاب‌ترین بخش آن عاداتی بود که باعث شکست یا موفقیت کسب‌وکارها شده بود.

 

داستان من و کتاب:

با معرفی چند تن از دوستان با این کتاب آشنا شدم و پس از خواندن مقدمه آن در «طاقچه» تصمیم به خرید و خواندن آن گرفتم.

 

ناشر:

نشر هورمزد

 

قیمت:

چاپ پانزدهم

2400 تومان

 

لینک خرید کتاب

خرید از شهر کتاب آنلاین(نسخه فارسی)

 خرید از آمازون (نسخه انگلیسی)


 

 

 

می‌توانید نسخه انگلیسی این کتاب را ازاینجا دریافت کنید یا اینکه خلاصه فارسی آن را به قیمت 2000 تومان از سایت خلاصه کتاب خریداری کنید.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

همیشه دفترچه‌هایتان را به همراه داشته باشید


تابه‌حال چند بار پیش‌آمده که درجایی بوده‌اید و ایده‌ای ناب به ذهنتان رسیده است اما چون نتوانسته‌اید آن را درجایی یادداشت کنید به‌سرعت فراموش کرده‌اید؟

البته این روزها به مدد تلفن همراه کمتر ایده‌ای است که به فراموشی سپرده شود. راستش خود من هم کمتر از دفترچه استفاده می‌کنم و تلفن همراه را جایگزین آن کرده‌ام؛ اما می‌دانم که دفترچه‌ای کوچک تا چه حد در ثبت و گسترش ایده مؤثرتر عمل می‌کند.

مثلاً به این بیندیشید که درجایی نشسته‌اید و ناگهان ایده‌ای به فکرتان می‌رسد و آن را در دفترچه یادداشت می‌کنید اما کار به همین‌جا ختم نمی‌شود انگار که این دفترچه و قلم ما را وامی‌دارد تا ادامه دهیم و ممکن است تا آنجا پیش رویم که ببینیم چندین صفحه نوشته‌ایم. جالب است نه؟ امکانی که به دلیل سخت‌تر بودن در تلفن همراه کمتر پیش می‌آید.

به‌هرحال من سعی می‌کنم تا جای ممکن دفترچه‌ای به همراهم داشته باشم؛ اما قصد دارم یکی از بهترین اپلیکیشن هایی که در این زمینه برای من مفید بوده را معرفی کنم.


Google keep

تقریباً دو سالی می‌شود که این اپلیکیشن را در تلفن همراه خود نصب‌کرده‌ام و پارسال هم نسخه دسکتاپ آن را روی لپ‌تاپم نصب کردم.

این اپلیکیشن ویژگی‌های خیلی خوبی دارد که جزو محبوب‌ترین‌ها برای من است مثلاً:

1-     در تلفن همراه به‌صورت آفلاین قابل‌دسترسی است.

2-     کاربری ساده‌ای دارد و خیلی سریع می‌توان متنی در آن نوشت به‌طوری‌که من از نوشتن ایده‌ای که به ذهنم می‌رسم تا کارهای روزانه و لیست خرید و حتی لغات جدید انگلیسی را در آن وارد می‌کنم.

3-     امکان گذاشتن برچسب برای مطالب که خیلی راحت می‌توان مطالب را پیدا کرد.

4-     امکان افزودن عکس

5-     امکان افزودن check box

6-     امکان ایجاد reminder

7-     Pin کردن مطالب تا در بالای صفحه نشان داده شوند

8-     امکان رنگی کردن پس‌زمینه تا بتوان موضوعات مختلف را بارنگ‌های مختلف نشان داد

9-     از همه مهم‌تر اینکه می‌توان آن را بین دسکتاپ و تلفن همراه sync کرد.

اما خوب در کنار این مزایا به نظرم یکی از معایب آن این است که نمی‌توان متنی را هایلایت کرد یا متون را رنگی نوشت.

این هم تصویری ازGoogle keep  من

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

دوستی مانند کتاب خواندن است


جایی در کتاب «پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند»، آلن دوباتن می‌گوید:

"پروست دوستی را به کتاب خواندن تشبیه کرد، چون هردو عمل برای برقراری ارتباط با دیگران است، ولی افزود که خواندن یک امتیاز خاص بیشتر دارد:

در خواندن، دوستی ناگهان به اصل نابش بازمی‌گردد. با کتاب هیچ نیازی به خوش‌رویی دروغین وجود ندارد؛ و اگر شبی را با این دوستان (کتاب‌ها) به سر ببریم، علتش این است که از صمیم قلب خواسته‌ایم.

درحالی‌که در زندگی روزمره اغلب مجبوریم با افرادی شام بخوریم که می‌ترسیم اگر دعوتشان را رد کنیم آینده دوستی باارزشی را از دست بدهیم، شامی مزورانه که به علت حساسیت و زودرنجی ناخواسته‌ی دوستمان به مان تحمیل‌شده. چقدر با کتاب‌ها می‌توانیم بیشتر روراست باشیم. با آن‌ها هرلحظه دلمان بخواهد می‌توانیم معاشرت کنیم، حتی می‌توانیم نشان بدهیم حوصله‌مان سر رفته، یا اگر لازم باشد همه‌ی گفتگویی را نخوانیم."

پست مرتبطکتاب «پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند»

 

وقتی این پاراگراف را می‌خواندم احساس می‌کردم گویی این خود من هستم چیزی که معمولاً هنگامی‌که کتاب‌های آلن دوباتن را می‌خوانم احساس می‌کنم.

چراکه خود من در برخورد با اطرافیان همیشه این درگیری ذهنی را دارم که حالا چگونه واکنش نشان بدهم تا او خوشش بیاید و از من رنجیده نشود، یا چگونه رفتار کنم تا متوجه حسادتم یا ترحمم نشده باشد؟

به همین دلیل اغلب تمایلی ندارم به قرارهای دوستانه بروم. راستش از اینکه حرفی بزنم یا واکنش نشان دهم که بعد خودم را به خاطر آن شماتت کنم واهمه دارم.

شاید یکی از دلایلی که کتاب همیشه مرا آرام می‌کند هم این باشد که همواره و در هر حالی سراغ کتابی می‌روم که مناسب باحال و هوایم باشد.

شاید همین باعث شده وقتی به جمله‌ای از کتاب می‌رسم که به‌نوعی دارد به من کمک می‌کند تا مسئله‌ای که درگیر آن هستم را حل کنم آن‌قدر آن را می‌خوانم که کم‌کم خودم هم باورم می‌شود که این جمله را نویسنده فقط برای من نوشته است.

 

راستی اگر شما هم مثل من دوست دارید هنگامی که دراز کشیده اید بدون دردسر کتاب بخوانید، ویدیو زیر را تماشا کنید و برای خودتان یک "کتاب نگهدار" بسازید.

ویدیو نحوه ساخت "کتاب نگهدار"

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

کتاب "پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند"


این کتاب پس از کتاب‌های "تسلی‌بخشی‌های فلسفه "، "جستارهایی در باب عشق " و "هنر سیروسفر " چهارمین کتاب از آلن دوباتن است که در این مدت خوانده‌ام.

پست مرتبط: کتاب هنر "سیر وسفر"

درواقع به دلیل علاقه‌ای که به آثار پیشین او داشتم با پیش‌زمینه ذهنی راجع به این فرد و نوع نگارش و دیدگاهش به موضوعات و همچنین به دلیل اینکه قصد داشتم پیش از اینکه کتاب "در جستجوی زمان ازدست‌رفته " از "مارسل پروست " را بخوانم، راجع به آن اطلاعاتی کلی داشته باشم و سپس راجع به خواندن یا نخواندن آن تصمیم بگیرم.

در این پست قصد دارم این کتاب را بیشتر موردبررسی قرار دهم.

 

نام کتاب:

"پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند "

"How Proust can change your life"

 

تاریخ چاپ نسخه ترجمه‌شده:

تاریخ چاپ نسخه ترجمه‌شده: 1383 شمسی

 

تعداد صفحات:

211 صفحه

 

نویسنده:

آلن دوباتن

Alain De Botton

 

مترجم:

گلی امامی

 

کیفیت ترجمه:

ترجمه این کتاب نیز مانند سایر ترجمه‌های خانم گلی امامی بسیار روان و دل‌نشین است.

 

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح جلد رو عکسی از مارسل پروست را نشان می‌دهد که پرنده‌ای روی شانه‌اش نشسته است و انگار دارد به پنجه‌هایش می‌نگرد. پشت پروست دریاست و کنار دست او تلفنی قدیمی به چسم می‌خورد.

 

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

مهم‌ترین صفت رنج بردن این است که امکاناتی برای هوشمندی و کنجکاوی خلاق فراهم می‌آورد – امکاناتی که ممکن است به‌آسانی طرد یا نادیده انگاشته شوند که اغلب هم می‌شوند.

کل هنر زندگی کردن این است که از افرادی که باعث رنجش خاطر ما می‌شوند استفاده کنیم.

نقاشان بزرگ دارای چنان قدرتی هستند که قادرند چشمان ما را بگشایند، علتش قابلیت غیرعادی چشمان خودشان نسبت به جنبه‌های تجربی بصری است؛ بازی نور در انتهای دسته‌ی قاشقی، لطافت تاروپود الیاف یک رومیزی، پوست مخملی یک هلو یا ته رنگ صورتی پوست پیرمردی.

 

یک پاراگراف از کتاب:

پروست مدعی بود که "تمسخر کنندگان دوستی می‌توانند... بهترین دوستان دنیا باشند "، شاید بدین سبب که تمسخر کنندگان توقعات واقع‌گرایانه‌تری از دوستی دارند. آن‌ها از صحبت‌های طولانی درباره خودشان پرهیز می‌کنند، نه به‌این‌علت که فکر می‌کنند موضوع بی‌اهمیتی است، بلکه به این سبب که آن را مهم‌تر از آن می‌دانند که قابل‌بحث در گفتگوهای سردستی و سطحی و گذرا باشد؛ و این بدان معنی است که بیشتر ترجیح می‌دهند بپرسند تا جواب بدهند و دوستی را عرصه‌ای می‌دانند که باید درباره‌اش بیاموزند و نه اینکه برای دیگران موعظه کنند.

 

ستاره:

من به این کتاب 4 ستاره می‌دهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

خوب این کتاب همان‌طور که انتظارش را داشتم با نگاهی زیبا به ساده‌ترین موارد زندگی مرا بر آن داشت که چشمانم را بازکنم و از لحظه‌لحظه زندگی لذت ببرم با دقت بیشتری پیرامونم را تماشا کنم و بدانم که تنها یک‌بار زندگی می‌کنم و دیر یا زود دیگر حتی فرصت دیدن اطراف و اطرافیانم را هم نخواهم داشت.

همچنین برای من که تصمیم داشتم پیش از خواندن کتاب "در جستجوی زمان ازدست‌رفته " این کتاب را بخوانم این مزیت را داشت که بیشتر پروست را بشناسم، با کتاب و نوع مطالبی که در آن نوشته آشنا شوم و درنهایت تصمیم خود را برای خواندن یا نخواندن آن کتاب قطور بگیرم.

البته که دوست دارم این کتاب هفت‌جلدی را مطالعه کنم اما به این زودی‌ها؟ نه.

شاید بدانید که آلن دوباتن مؤسس سایت The School of Life است. این سایت که باهدف توسعه هوش هیجانی ایجادشده است، فلسفه، روان‌شناسی و فرهنگ را به زندگی انسان‌ها می‌آورد.

همچنین آلن دوباتن ویدیوهایی زیادی در تد و یوتیوب دارد که پیشنهاد می‌کنم اگر تمایل دارید بیشتر با این فرد و دیدگاهش آشنا شوید و از آموزه‌هایش استفاده کنید حتماً سری به لینک‌های زیر بزنید.

https://www.ted.com/speakers/alain_de_botton

https://www.youtube.com/channel/UC7IcJI8PUf5Z3zKxnZvTBog


 

داستان من و کتاب:

این کتاب را با معرفی دوستان در سایت متمم تهیه کردم. همچنین دلیل دیگر آن تصمیم‌گیری برای خواندن کتاب هفت‌جلدی "مارسل پروست " یعنی "در جستجوی زمان ازدست‌رفته " بود.

 

ناشر:

انتشارات نیلوفر

 

قیمت:

چاپ ششم

15000 تومان


لینک خرید کتاب

 ضمنا فیلمی نیز با همین عنوان در سال 2000 ساخته شده است.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

روش کتابخوانی من (2)

 

در پست روش کتاب‌خوانی من (1) راجع به عادتم در مورد خواندن موازی کتاب‌های مختلف نوشتم.

در این پست قصد دارم راجع به عادات دیگری که در کتاب‌خوانی دارم صحبت کنم.


عادت اول: تاریخ شروع و پایان مطالعه کتاب

قبلاً وقتی به کتاب‌هایی که خوانده‌ام مراجعه می‌کردم دقیقاً نمی‌دانستم که چه زمانی آن‌ها را مطالعه کرده‌ام. اما حالا تاریخ شروع مطالعه را در ابتدای کتاب و تاریخ اتمام آن را در انتهای کتاب یادداشت می‌کنم تا هم بدانم که چه مدت طول کشید تا این کتاب را بخوانم و هم اینکه وقتی سال‌ها بعد که کتاب را ورق زدم بدانم که چند سال از مطالعه کتاب گذشته است.


عادت دوم: ثبت واژه‌های منفعل

روزی که در متمم به درس دایره لغات و دامنه واژگان فعال (در گفتگو و در نگارش) در دوره پرورش تسلط کلامی رسیدم، تصمیم گرفتم که ازآن‌پس واژه‌های منفعل هر کتابی که می‌خوانم یادداشت کنم و با مرور آن‌ها کمک این واژگان را به دایره واژگان فعالم اضافه کنم.


عادت سوم: ثبت میزان مطالعه در روز

احتمالاً افراد کتاب‌خوان وبلاگ آقای میثم مدنی را می‌شناسد. ایشان که در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی سایتی پربار دارند، در یکی از پست‌هایشان راجع به ثبت میزان کتاب‌خوانی است و من هم از همان موقع که این پست را نوشتم سعی کرده‌ام میزان مطالعه‌ام را در فایلی ثبت کنم.


عادت چهارم : مشخص نمودن مطالب جالب یا نکته‌های مفید

این عادت را بیشتر افراد کتاب‌خوان دارند چراکه بتوان بعدها وقتی به کتاب مراجعه می‌کنیم به‌جای اینکه آن را دوباره خوانی کنیم (البته بعضی کتاب‌ها به نظرم به دوباره خوانی و چندباره خوانی نیاز دارند)، فقط نکاتی از آن را که علامت زده‌ایم بخوانیم.

 برای این‌که راحت‌تر بتوانم این قسمت‌های علامت زده را پیدا کنم معمولاً در ابتدای کتاب شماره صفحاتی که در آن‌ها متنی را علامت‌گذاری کرده‌ام را می‌نویسم.


نوشتن راجع به کتاب

سعی می‌کنم هر وقت کتابی را تمام می‌کنم نظرم را راجع به آن بنویسم. دلیل این کار برای من این است که بدانم چقدر نسبت به زمانی که کتاب را خوانده‌ام رشد کرده‌ام، نظراتم نسبت به کتاب‌ها و در کل دیدگاهم چقدر تغییر کرده است.

تصمیم دارم ازاین‌پس پیش از خواندن هر کتاب نیز نظرم را راجع به آن بنویسم تا بعد از مطالعه کتاب دیدگاهم را با پیش از خواندن آن مقایسه کنم. به نظرم مقایسه جالبی خواهد بود.

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

رویای بزرگ


ناراحتم از اینکه رؤیای بزرگی ندارم. البته ناراحتی‌ام بیشتر به خاطر نداشتن رؤیا نیست بلکه به خاطر تلاش نکردن است.

این روزها بیش از همیشه احساس وقت تلف کردن و بیهودگی دارم. مثلاً می‌خوانم اما چیزی نمی‌نویسم مثل کسی که کاملاً به مصرف‌کننده تبدیل‌شده و هیچ تولیدی ندارد.

 درگیر مسائل سطحی شده‌ام حسادت‌هایی که فایده‌ای ندارند و نه‌تنها مرا به‌پیش نمی‌رانند بلکه گاه در مسیر متوقفم می‌کنند.

 آه که انسان چقدر زیاده‌خواه است. هرکسی را که می‌بینم می‌خواهم مثل او باشم گاه سودای مهاجرت دارم، گاه عشق به نویسندگی، گاه هم دلم می‌خواهد ادامه تحصیل دهم و گاهی هم تصمیم می‌گیرم مادر باشم.

دنیای عجیبی است. دلم همه‌چیز را می‌خواهد و هیچ‌چیز نمی‌خواهد. در زمان‌های پرکاری کلی برای خودم برنامه می‌ریزم اما زمان‌های بیکاری‌ام را به سطحی‌ترین شکل ممکن می‌گذرانم. مشکل از کجاست؟ نمی‌دانم.

حتی تعیین اولویت‌ها وقتی به آن‌ها عمل نشود فایده‌ای ندارد.

باید به برنامه قبلی‌ام برگردم. نباید از خستگی و صبح زود بیدار شدن وحشت داشته باشم.

چیزی که مرا نکشد، قوی‌ترم می‌سازد.

باید دوباره به‌روزهای اوج خودم بازگردم.

باید هر مطلبی که می‌خوانم کمی هم بنویسم.

باید اهدافم را روشن و مشخص دنبال کنم و در مسیر حواسم با اهداف دیگران پرت نشود.

رودخانه‌ای عمیق بودن بهتر از دریایی سطحی بودن است.

اگر می‌خواهم به اهدافم برسم باید همه مقدمات آن را رعایت کنم. بیشتر بخوانم و بیشتر عمل کنم و از سنگریزه‌های مسیر و حرف‌های صد من یه غاز اطرافیان هراسی نداشته باشم.

باید هر شب کارهای روز بعد را مشخص کنم تا انگیزه و دلیلی برای بیدار شدن صبح زود بیابم.

باید لحظه سخت بیدار شدن در صبح زود را به جان بخرم تا طلوع خورشید را هدیه بگیرم.

باید پیش بروم و هرروز قدمی بردارم حتی کوچک و ناچیز.

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

به مسیرت ادامه بده.


این‌ها را برای خودم می‌نویسم:

فکر می‌کنی شرایط سخت است؟ فکر می‌کنی امیدی به آینده نیست؟

حتی اگر از آسمان‌ سنگ هم بارید تو به برنامه‌های خودت ادامه بده به هیچ‌چیز و هیچ‌کس جز خدا وابسته و امیدوار نباش. برای بهبود خودت تلاش کن و نگذار حرف اطرافیان (چه از نوع ناامیدکننده آن و چه از نوع الکی خوشحال‌کننده آن) تو را از مسیر بازدارد.

چه‌بسا خیلی از آدم‌هایی که با تلاش زیاد درنهایت موفق نشده‌اند همان‌هایی هستند که درراه با حرفی، حرکتی و یا چیز شبیه به این توقف کرده‌اند و دیگر قادر به طی ادامه مسیر نشده‌اند.

در همه بحبوحه‌های زندگی کسانی بازنده‌اند که باری‌به‌هرجهت‌اند. کسانی که به‌جای بهبود شرایط خود و دیگران و یا در بدترین حالت مقاومت و ادامه مسیر خود، مدام گله و شکایت دارند، کسانی که حتی در بهترین شرایط هم بهانه‌ای برای خود می‌تراشند تا ضعف خود را توجیه کنند.

پس تو این‌گونه نباش. نگذار عوامل بیرونی درون تو را بیش‌ازحد به چالش بکشد. همیشه و در تمام دوران این عوامل به شکلی بوده است.

هرروز که از خواب برمی‌خیزی بدون اینکه به اتفاقات بد فکر کنی شروع به انجام کارهایت کن و پیش برو. بعد از مدتی می‌بینی گرچه تو بر عوامل بیرونی تأثیری نگذاشته‌ای و عوامل شاید به قوت خود باقی‌اند اما عوامل بیرونی هم‌روی تو تأثیر نگذاشته‌اند و این آغاز قوی شدن است.

انسان‌هایی سرافراز از این اتفاقات بیرون آمده‌اند که قوی‌تر بوده‌اند، در یک دورانی انسان‌های قوی‌تر ازلحاظ جسمی و حالا قوی‌تر ازلحاظ روحی.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

در جامعه‌ای که همه می‌نالند و غر می‌زنند بهترین راهکار چیست؟


معمولاً هرگاه موضوعی ذهنم را درگیر خود می‌کند به مطالبی برمی‌خورم که پاسخ پرسش‌هایم را به‌خوبی می‌دهد. امروز هم به این موضوع می‌اندیشیدم که حالا که صدا و ناله‌های کرکننده افراد – عمدتاً افراد منفعل- همه‌جا را پرکرده است، چه‌کاری می‌توانم انجام دهم تا هم روحیه‌ام را از دست ندهم و هم اینکه از این فرصت استفاده کنم و به‌پیش روم.

امروز که این مطلب و این مطلب را خواندم دیدم که پاسخ سؤالاتم را به نحوی گرفته‌ام.

این روزها من هم مثل بسیاری از افراد نگرانم اما خوب می‌دانم که با غر زدن و نالیدن وضع نه‌تنها خوب نمی‌شود بلکه ما را نیز تنبل‌تر می‌کند و از حرکت وامی‌دارد.

من آدمی هستم که به‌سرعت تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار می‌گیرم و با ایجاد وضع بغرنج به اضطراب و استرس دچار می‌شوم. این حالت خودم را دوست ندارم چراکه در اکثر اوقات وضعیت بیرونی مطلوب نیست و این قضیه مرا از حرکت بازمی‌دارد.

بیشتر که فکر می‌کنم می‌بینم معمولاً افرادی از این‌چنین اوضاعی سربلند بیرون می‌آیند که نه‌تنها مدام در حال غر زدن نیستند بلکه در این شرایط بیشتر تلاش می‌کنند مثل همه کشورهایی که روزی درگیر نابسامانی‌هایی بوده‌اند و امروز جزو پیشرفته‌ترین کشورها محسوب می‌شوند.

اینکه مدام به این فکر کنم که در آینده چه پیش می‌آید نه‌تنها مرا آدمی بزدل، ناامید و تنبل می‌کند؛ بلکه لحظات باارزش عمرم را از من می‌گیرد. من ایمان‌دارم که تا وقتی‌که هنوز امکاناتی هرچند کم برای پیشرفت وجود دارد، وقت خود را صرف حرف‌ها و اخبار بی‌فایده نکنم.

تا روزی که لپ‌تاپ و اینترنت و کاغذ و قلم دارم یعنی من هنوز می‌توانم پیش بروم، هرچند که سخت‌تر از همیشه باشد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

تعیین اولویت‌ها؛ مهم‌ترین اصل برنامه‌ریزی


قبلاً در پستی راجع به برنامه‌ریزی صحبت کرده‌ام و ان‌شاءالله اگر عمری بماند بازهم خواهم نوشت؛ اما امروز می‌خواهم راجع به موضوعی صحبت کنم که به‌زعم من مهم‌ترین اصل برنامه‌ریزی است؛ تعیین اولویت‌ها.

 شاید برای شما هم‌ بارها پیش‌آمده که برای خودتان برنامه‌ای تنظیم کنید که پر از کارهای متفاوت و گوناگونی باشد که در حالت عادی معمولاً قادر به انجام همه آن کارها در یک روز نباشید. به نظرم تا اینجای کار هیچ مشکلی پیش نمی‌آید چون انسان فطرتاً کمال‌گراست و دوست دارد بهترین و بیشترین بهره‌وری را داشته باشد. مشکل از جایی شروع می‌شود که ما بعد از گذشت چند روز یا چند هفته از شروع اجرای برنامه به این نتیجه می‌رسیم که برنامه‌ریزی برای ما جواب نمی‌دهد و بهتر است بدون داشتن برنامه به زندگی خود ادامه دهیم. خود من در اجرای برنامه‌هایم بارها با شکست مواجه شدم و مدتی برنامه‌ریزی را کنار گذاشتم؛ اما مدتی قبل کتابی می‌خواندم که در آن راجع به اولویت‌های زندگی نوشته‌شده بود و توصیه کرده بود که همیشه و هرروز تنها سه اولویت اصلی را مشخص کنید و تا وقتی آن‌ها را انجام نداده‌اید به سراغ انجام سایر کارها نروید. با خواندن این توصیه تصمیم گرفتم که آن را عملی کنم یعنی هرروز یا در هر برهه زمانی فقط و فقط سه اولویت اصلی را انتخاب کنم و در طول روز هر طور شده اول به انجام آن‌ها بپردازم و در ادامه روز اگر فرصتی بود به سایر برنامه‌هایم رسیدگی کنم. ممکن است این اولویت‌ها، اولویت‌های زمانی باشد مثل درس خواندن برای یک آزمون (کار ضروری و فوری) و یا شاید انجام میکرو اکشنی باشد که در درازمدت نتیجه خواهد داد (کار ضروری و غیر فوری). هرچه که باشد مهم این است که از اولویت بالاتری نسبت به سایر کارها برخوردار باشد.

حالا با رعایت این اصل گرچه هنوز کمال‌گرا هستم و برنامه‌هایی پُر پروپیمان برای خودم می‌نویسم اما دیگر از اینکه بعضی روزها نتوانم برنامه‌ام را تمام و کمال اجرا کنم دل‌زده و ناامید نخواهم شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

کتاب "هنر سیر و سفر"


کتاب "هنر سیروسفر " از آن دست کتاب‌هایی است که به موضوعات از زاویه کاملاً متفاوت نگاه می‌کند و البته این از نویسنده‌ای چون آلن دوباتن اصلاً بعید نیست. این سومین کتابی بود که از آلن دوباتن می‌خواندم. بعد از کتاب‌هایی چون "تسلی‌بخشی‌های فلسفه " و " جستارهایی در باب عشق " که در فرصتی مناسب راجع به آن‌ها صحبت خواهم کرد، خواندن کتاب "هنر سیروسفر " به من ثابت کرد که آلن دوباتن موضوعاتی را در نظر دارد که شاید در نگاه اول خیلی عادی و پیش‌پاافتاده به نظر می‌رسند اما درواقع همین‌هاست که در زندگی همه ما جریان دارد و آن‌قدر زیبا به جزئیات می‌پردازد که انگار خودم این‌ها را نوشته‌ام و دوباره می‌خوانم. پر بیراه نیست اگر بگویم که آلن دوباتن یکی از نویسندگان محبوب من است و دوست دارم سایر کتاب‌هایش را نیز مطالعه کنم.

در این پست قصد دارم به معرفی این کتاب بپردازم.

نام کتاب:

"هنر سیروسفر "

"”The art of travel

تاریخ چاپ نسخه اصلی و نسخه ترجمه‌شده:

تاریخ چاپ نسخه ترجمه‌شده: 1385 شمسی

تعداد صفحات:

286 صفحه

نویسنده:

آلن دو باتن

Alain De Botton

مترجم:

گلی امامی

کیفیت ترجمه:

خانم گلی امامی یکی از مترجمین مشهور ایرانی می‌باشد که ترجمه‌هایش سلیس و روان می‌باشد و این کتاب هم از این قاعده مستثنا نیست.

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح روی جلد گل قاصدکی است که انگار در اثر وزش باد دانه‌هایش در هوا می‌رقصند.

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

میل به دانستن، نیاز فهمیدن را برمی‌انگیزد.

عشق جستجوی قابلیت‌هایی است در دیگران که خودمان فاقد آن هستیم.

مناظر طبیعت قدرت آن را دارند که ارزش‌هایی را به ما القا کنند_ بلوط وقار، چنار قاطعیت، دریاچه‌ها آرامش_ و درنتیجه قادرند به‌گونه‌ای نامحسوس الهام‌بخش صفات نیکی باشند.

طراحی بدون رودربایستی، نشان‌دهنده‌ی نابینایی پیشین ما به‌ظاهر واقعی چیزهاست.

 

یک پاراگراف از کتاب:

اگر جهان منصفانه نیست یا از درک ما خارج است، مکان‌های متعالی به ما می‌فهمانند که جای تعجب نیست که چنین است. ما در دست نیروهایی که اقیانوس‌ها را به وجود آورده‌اند و کوه‌ها را تراشیده‌اند بازیچه‌ای بیش نیستیم. مکان‌های متعالی باظرافت ما را به‌سوی درک محدودیت‌هایی سوق می‌دهند که در حالت عادی ممکن است باخشم و هیجان با آن‌ها برخورد کنیم. این تنها طبیعت نیست که ما را به چالش می‌طلبد. زندگی بشر هم همان اندازه مقهور کننده است، ولیکن چه‌بسا فضاهای عظیم طبیعت است که به بهترین و متین‌ترین وجه چیزهایی را که فراتر از قدرت ما هستند، به ما یادآوری می‌کنند. اگر در این مکان‌ها وقت بگذرانیم، چه‌بسا با احترام به ما کمک کنند تا حوادث غیرقابل درکی که زندگی را بر ما حرام کرده‌اند و بی‌تردید ما را به خاک تبدیل می‌کنند، بپذیریم.

ستاره:

من به این کتاب 4 ستاره می‌دهم.

 

داستان من و کتاب:

وقتی کتاب‌هایی چون "تسلی‌بخشی‌های فلسفه " و جستارهایی در باب عشق را خواندم به قلم و نوع نگاه آلن دوباتن به موضوعات علاقه‌مند شدم و تصمیم گرفتم سایر کتاب‌های این نویسنده را هم بخوانم و این کتاب را هم به همین دلیل انتخاب کردم و از انتخابم راضی هستم.

ناشر:

انتشارات نیلوفر

قیمت:

چاپ چهارم

21000 تومان

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh