کتاب "وقتی نیچه گریست"


نام کتاب:

"وقتی نیچه گریست"

"”When Nietzsche Wept

تاریخ چاپ نسخه اصلی و نسخه ترجمه‌شده:

تاریخ چاپ نسخه اصلی : 1931 میلادی

تاریخ چاپ نسخه ترجمه شده: 1389 شمسی

تعداد صفحات:

476 صفحه

نویسنده:

اروین د. یالوم

Irvin D. Yalom

مترجم:

دکتر سپیده حبیب

کیفیت ترجمه:

کیفیت ترجمه عالی است و نکته جالب این جاست که خانم "سپیده حبیب" خود روانپزشک است و کلمات تخصصی موجود در کتاب را با زبانی ساده در پاورقی آورده است.

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح جلد رو عکسی از نیچه، لو سالومه و  پل ره است که در متن داستان به این عکس اشاره می شود.

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

نمی دانم چه مقدار از عمرم را تنها با نگاه نکردن و یا نگاه کردن و ندیدن از دست داده ام.

او معتقد است چیزی به نام کمک به دیگری وجود ندارد، بلکه هرکس می خواهد بر دیگری مسلط شود و بر قدرت خود بیفزاید.

در فکر خواندن این کتاب ها بودم. اوه، فرستادن این همه اطلاعات به داخل مغز، آن هم از یک روزنه ی سه میلیمتری وسط عنبیه، چه مشقت بی پایانی است.

شاید رویا(خواب)  به بیان آرزوها یا ترس ها یا حتی هردو اینها می پردازد.

برویر معتقد بود لذت مورد مشاهده بودن، چنان عمیق است که شاید رنج حقیقی از کهنسالی، داغ دیدگی و یا داشتن عمر بیشتر نسبت به کسانی که دوستشان داریم، هراس از ادامه دادن به زندگی ای است که در آن دیگر کسی قادر به مشاهده ی ما نباشد.

هرکس، چرایی در زندگی دراد، با هر چگونه ای خواهد ساخت. "فریدریش نیچه"

آخرین پاداش مرده این است که دیگر نمی میرد.

آشکار کردن خویش بر دیگری، پیش درآمد خیانت است و خیانت، بیزاری می آورد.

بشو، هر آنکه هستی. "فریدریش نیچه"

آنچه مرا نکشد، قوی ترم می سازد. "فریدریش نیچه"

فرد بیماری اش را مستقیما انتخاب نمی کند، بلکه فشار را بر می گزیند و این فشار است که بیماری را انتخاب می کند.

پژوهش و دانش از بی اعتقادی آغاز می شود و بی اعتقادی به خودی خود، فشار می آفریند!

شاید یک مرد تنها با مرد بودن می تواند زنانگی وجود یک زن را آزاد کند.

ترس زاده تاریکی نیست، بلکه ترس ها همانند ستارگان، همیشه هستند و این درخشندگی روز است که آن ها را محو و ناپیدا می کند.

کسی که از خویش تبعیت نکند، دیگری بر او فرمان خواهد راند. سهل تر و بسیار سهل تر است که از دیگری اطاعت کنی تا خود، راهبر خویش باشی.

ما بیشتر دلباخته اشتیاقیم تا دلباخته آن چه اشتیاق مان را برانگیخته است!

برای ارتباط واقعی با یک فرد، ابتدا باید با خود مربوط شد. اگر نتوانیم تنهایی مان را در آغوش کشیم، از دیگری به عنوان سپری در برابر انزوا سود خواهیم جست.

 

یک پاراگراف از کتاب:

وقتی نیچه گریست آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وین، خردگرای سده نوزدهم و در آستانه زایش دانش روان کاوی. فریدریش نیچه، بزرگ ترین فیلسوف اروپا... یوزف برویر، از پایه گذاران روان کاوی... دانشجوی جوانی به نام زیگموند فروید، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان درهم تنیده می شوند تا حماسه ای فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند.

ستاره:

من به این کتاب 5 ستاره میدهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

به نظرم این کتاب به شدت گیرا و جذاب بود و در کنار هم بودن مسائل روانشناسی و داستان گویی از نکات بارزی بود که مرا جذب کرد و تا آخر کتاب با شوق و اشتیاق به پیش رفتم.

 

داستان من و کتاب:

این کتاب را با معرفی دوستان در سایت متمم تهیه کردم.

ناشر:

نشر قطره

قیمت:

33000 تومان

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

معرفی کتاب؛ چرا و چگونه؟

https://stacksocial.com/sales/become-a-speed-reading-machine-read-300-books-this-year


یکی از مطالبی که همیشه دوست دارم راجع به آن بخوانم معرفی کتاب است بخصوص اگر نویسنده به جزییاتی بپردازد که کمتر کسی به آن می‌پردازد و کتاب را به‌صورت جامع و کامل معرفی کند تا حتی‌الامکان نیاز به مراجعه به سایت‌های دیگر نباشد.

خودم هم چون کم‌وبیش اهل مطالعه کتاب هستم و دوست داشتم از کتاب نیز بنویسم اما پرداختن به حوزه کتاب و معرفی آن بااین‌همه سایت معرفی کتاب کاری ساده نبوده و نیست تا اینکه به پستی از سایت آقای شاهین کلانتری برخوردم که راجع به نحوه معرفی کتاب در آن نوشته بودند. وقتی آن نوشته را خواندم تصمیم گرفتم کتاب‌هایی که می‌خوانم طبق آن چک‌لیست معرفی کنم. شاید با این کار بتوانم گامی کوچک در راستای کتاب‌خوانی و لذت وصف‌ناشدنی مطالعه بردارم.

 

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

متخصص یا همه فن حریف؟

https://www.thompsonschools.org/Page/6939


هرروز باید قدمی هرچند کوچک در راستای اهدافم بردارم این را خوب می‌دانم و تا جای ممکن آن را عملی کرده‌ام؛ اما مشکل اینجاست که کدام‌یک از کارهایم مرا از رسیدن به اهدافم دورتر می‌کند و آیا اصلاً داشتن چند هدف در زندگی بهتر است یا یک هدف و تلاش در راستای آن. آیا من می‌خواهم یک متخصص در یک حوزه خاص بشوم یا یک همه‌فن‌حریف؟ آیا چند سال دیگر که به گذشته برگردم از عملکردم راضی خواهم بود؟ آیا وقت صرف کردن در مورد موضوعی که هیچ آینده مشخصی برای آن متصور نیستم کار درستی است؟ آیا سبد مهارت‌های من علف‌های هرز زیادی دارد و باید حرس شود؟ این سؤالات به شدت ذهن مرا مشغول کرده است. اصلا فکر می‌کنم این دغدغه‌ها ویژگی خاص دهه سوم زندگی همه ما انسان‌هاست و از همه جالب‌تر این‌که جواب درست یا غلط اساساً وجود ندارد چراکه در این زمانه ازیک‌طرف آنقدر علوم مختلف گسترش‌یافته است که برای اینکه جزو 10 نفر دنیا در یک حوزه خاص باشیم گاه تا آخر عمرمان زمان نیاز داریم اما از طرفی ممکن است در میانه راه به هر دلیلی دریابیم که دیگر نمی‌خواهیم به مسیرمان ادامه دهیم یا این مسیر درآمدزا نخواهد بود و سرنوشت ما چیز در حوزه دیگریست. اینجاست که می‌خواهیم سبدی از مهارت‌ها داشته باشیم و هر مهارت را در حد مطلوبی بیاموزیم. راستش نتیجه‌ای که من گرفته ام این است که من به‌شخصه ترجیح می‌دهم مهارتهای گوناگون (ترجیحاً مرتبط) را دنبال کنم اما صرفا به یکی از این مهارتها یا حوزه به صورت تخصصی بپردازم به شرط آنکه در حوزه‌های دیگری که متخصص نیستم خود را صاحب فضل و نظر ندانم. حتی در حوزه تخصصیم هم به نظرم این کار را نباید انجام دهم. چیزی که این روزها به شدت زیاد شده است و من نیز از این قاعده مستثنی نیستم و چقدر بعدش احساس پشیمانی و ندامت می کنم. باز باید فکر کنم و تصمیم درست‌تری بگیرم اما تا آن موقع در همین مسیر پیش خواهم رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

شروعی دوباره

http://wallpaperswide.com/mountain_hiking-wallpapers.html

7 ماه پیش بود که اولین پست این وبلاگ را نوشتم و گمان میکردم وبلاگ نویسی کاری ساده است. یک ماه که گذشت دیدم نوشتن نه تنها ساده نیست بلکه خوب نوشتن و تولید محتوا کاری سخت و طاقت فرساست. در این چند مدت فکر کردم و در نهایت تصمیم گرفتم بنویسم حتی اگر مخاطبی نداشته باشم. هر روز نوشتن در این وبلاگ شاید مرا نویسنده خوبی نکند اما لااقل مرا قوی تر خواهد کرد و تعهد نوشتن مرا به یادگیری بیشتر سوق خواهد داد.
ایده هایی برای نوشتن دارم اما مهم تر آن است که بنویسم و از انتشار نوشته هایم نترسم.
 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
elham gh

تمرکز، این اصل فراموش شده

این روزها سعی می‌کنم هنگام انجام هر کاری تنها روی همان تمرکز کنم و به هیچ‌چیز دیگری فکر نکنم و چقدر این کار سخت است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

روش کتابخوانی من


من  معمولا همزمان در حال مطالعه چندین کتاب هستم. کتابهایی هست که قبل از خواب مطالعه میکنم. کتابهایی که تمرین دارند و معمولا هفته ای یک روز به خواندن آنها اختصاص می دهم و در طی هفته تمریناتش را انجام می دهم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

مهارت های زندگی را بیاموزیم و آموزش دهیم.


کاش می شد به جای وقت گذراندن در مدارس کنونی فرزندانمان وقتشان را با یادگیری مهارتهای زندگی پر می کردند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

من می نویسم، پس هستم




ماه گذشته که دوباره وبلاگ نویسی را از سر گرفتم می‌خواستم هرروز بنویسم اما راستش نشد.

 
اینکه دلیلش چه بود می‌توان گفت که  به یک دلیل محدود نمی‌شود (پانوشت 1). گاه به دلیل کمبود وقت نتوانستم بنویسم گاه به دلیل اینکه چیزی برای نوشتن نداشتم که شاید بیشتر حالت وسواس گونه داشت چون معتقدم انسان همیشه می‌تواند بنویسد شاید نوشته‌اش خوب نباشد یا حتی مزخرف از آب دربیاید اما این به معنی نتوانستن نیست.
اینکه هرروز بنویسم یا اینکه بعضی روزها بنویسم ولی استاندارد 800 کلمه را در هر پست رعایت کنم خود موضوع دیگری است و سعی دارم حالا که در اول راه هستم، با وضع چنین قوانینی خودم را از نوشتن بازندارم.
تصمیم دیگری که گرفتم این است که کتاب‌های بیشتری در حوزه نوشتن بخوانم که اولین آن‌ها کتاب "راه هنرمند" از "جولیا کامرون" است که اردیبهشت‌ماه از نمایشگاه خریدم تا جرئت نوشتن پیدا کنم و نوشته‌هایم روزبه‌روز بهتر شود.
به‌هرحال خواهم نوشت و برای نوشتن ایده‌های زیادی در سردارم که به‌مرور آن‌ها را پیاده خواهم کرد و به وبلاگ شاخ و برگ خواهم داد.
 
 
پانوشت 1: یاد یکی از خطاهای شناختی در کتاب "هنر شفاف اندیشیدن" افتادم که "رولف دوبلی" می‌نویسد:
(نقل به مضمون) برای شکست هیچ‌وقت به دنبال دلیل واحد نباش بلکه همیشه چند دلیل دخیل‌اند نه‌تنها یک دلیل.
  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

ما در قبال فرزندانمان مسئولیم.


EvgenyAtamanenko/shutterstock.com


حالا که بزرگ شده ام به نوعی استقلال بیشتری دارم تازه میفهمم که چرا بیشتر از زندگی ام لذت می برم. چون این من هستم که برای خودم تصمیم می گیرم. تصمیم میگیرم که چه بخورم؟ چه وقت بخورم؟ چه بپوشم؟ با چه کسی رفت و آمد کنم؟ کجا بروم و چه وقت بروم؟ و ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

تجربه من از یادگیری زبان انگلیسی (2)


در پست پیشین روند یافتن بهترین راه تمرین و یادگیری زبان با توجه به شرایطم را برایتان شرح دادم و در این پست قصد دارم نحوه یادگیری خودم با این متد را توضیح دهم.

همانطور که در پست قبل اشاره کردم در حال حاضر مشغول یادگیری زبان از طریق ویدویوهای تد هستم و دلیلش را نیز خدمتتان عرض کردم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh