۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

از صبح خود مراقبت کنید

 

شاید شما از آن دست افرادی باشید که قبل از رفتن به محل کار تا لحظات آخر در رختخواب هستید و حتی اغلب از صبحانه خوردن هم چشم‌پوشی می‌کنید. من هم گاها این‌طور هستم.

همه ما می‌دانیم که اگر صبح‌ها کمی زودتر بیدار شویم و برای خودمان وقت بگذاریم در درازمدت شادتر خواهیم بود و به نتایج بهتری خواهیم رسید. اما لازمه این کار این است که شب‌ها زودتر به رختخواب برویم. به نظرم این کار چندان هم سخت نیست.

تصور کنید شما ساعت 5 از خواب بیدار شوید و 90 دقیقه روی کار یا پروژه مهمی که دارید وقت بگذارید. از یادگیری یک مهارت یا زبان جدید گرفته تا درس خواندن و سپس به محل کار خود بروید. قاعدتاً وقتی‌که عصر از سرکار برگردید باید به کارهای روزمره‌تان رسیدگی کنید و عملاً وقتی برای خواب نخواهید داشت. به همین سادگی شما شب‌ها زودتر ازآنچه فکرش را کنید به خواب خواهید رفت.

اما واقعاً چرا این‌قدر ساعات ابتدایی صبح مهم هستند؟

من تا همین سال گذشته اکثراً صبح‌های زود را به ورزش کردن اختصاص می‌دادم و حدوداً 1 ساعت برنامه پیاده‌روی تند و دو داشتم. اما امسال شب‌ها را به این کار اختصاص داده‌ام و نتایج خوبی هم گرفته‌ام.

اول‌ازهمه اینکه صبح‌ها کمی حالت کرختی داشتم که باعث خواب‌آلودگی‌ام می‌شد درحالی‌که شب‌ها بعد از ورزش کردن به دلیل خستگی خیلی راحت‌تر می‌خوابم. البته این موضوع در رژیم من هم تأثیر زیادی داشت. چراکه از ساعت 7:30 شب چیزی نمی‌خورم تا راحت‌تر ورزش کنم و بعد از ورزش هم یک میوه یا خرما برایم کافی است.

 هم‌چنین  به این نتیجه رسیدم که وقتی صبح را با مهم‌ترین کارم شروع کنم بازخورد بهتری می‌گیرم. برای همین هم هست که اعتقاددارم که باید از صبح خود مراقبت کنیم.

در این صورت وقتی به محل کار خود می‌رسید که احساس بهتری دارید، درنتیجه کار خود را با اشتیاق بیشتری انجام خواهید داد و عصر که به خانه برگشتید می‌توانید به کار موردعلاقه خود بپردازید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

اهمال کاری دقیقا چیست؟


اهمال کاری یعنی پستی که 2 ماه پیش می خواستم آن را بنویسم تا به امروز به تعویق انداخته ام اما با این وجود نتوانسته ام متن بهتری بنویسم.

من آدم کمال طلبی بودم حالا نیز هستم اما خیلی بهتر از قبل شده ام. تنبلی و اهمال کاری ام نیز به این کمال طلبی دامن می زند. چرا؟ چون همیشه برای کارهایی مثل گشتن در اینستاگرام وقت داشتم اما برای کتاب خواندن یا وقت گذاشتن روی یادگیری مهارتی که مدت هاست تصمیم داشتم یاد بگیرم وقت نداشتم. با خودم میگفتم کارهای ضروری تری دارم اما روزی حدودا 1-2 ساعت در اینستاگرام بودم بدون اینکه خروجی مفیدی داشته باشم.

دیشب اما اینستاگرام را پاک کردم. البته به خودم قول داده ام جمعه ها دوباره آن را نصب کنم . امروز که اینستاگرام ندارم کلی کتاب خواندم. چند درس از متمم خواندم. انگلیسی خواندم.

البته این همه ماجرا نیست. شاید با وجود اینستاگرام بازهم زبان می خواندم یا کمی هم مطالعه می کردم. نکته مهم اینجاست که امروز حس پوچی ندارم. به دو دلیل:

1-      اینستاگرام این حس را به من القا می کرد که همه عالی هستند و فقط من از همه چیز عقب هستم و به هیج جا نرسیده ام و ... ( البته متوجه شده ام که برای این حس کلمه ای هست به عنوان FOMO(Fear Of Missing Out) .

2-      آنقدر در اینستاگرام می گشتم که در نهایت با حالت تهوع و سردرد از آن خارج می شدم. یک جورهایی مثل سرخوشی که تنها چند دقیقه اثر آن باقی می ماند.

تقریبا دو سال پیش بود که مشابه این کار را نیز انجام داده بودم با این تفاوت که تنها چند پیج را بوکمارک کرده بودم و یک روز در میان به آن ها سر می زدم و می توان گفت آن سال بیشترین بهره وری را داشتم.

حالا دوباره می خواهم همین کار را انجام دهم. شاید یک جورهایی مینیمالیسم دیجیتال محسوب شود چرا که یکی از اهدافم در سال جدید مینیمالیست بودن است.

 

راه های زیادی برای اهمال کاری و جلوگیری از به تاخیر انداختن کارها پیشنهاد شده است اما به نظر من مهمترین دلیل آن لااقل برای من سردرگمی در بین اهداف مختلف، نداشتن اولویت در کارها و کمال طلبی است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh