۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

برای خودتان ورکشاپ های هفتگی برگزار کنید

pinterest.com


این روزها دوره‌های ورکشاپ زیادی برگزار می‌شود از ورکشاپ های هنری تا آمادگی برای آزمون آیلتس و غیره.

اما آیا تابه‌حال پیش‌آمده که بخواهید برای خویتان ورکشاپ برگزار کنید.

مدتی است که نیاز به یادگیری یک نرم‌افزار و همچنین یک مهارت دارم که باید هرچه سریع‌تر آن‌ها را بیاموزم اما متأسفانه اغلب روزها چنان پرمشغله هستم که فرصت یادگیری آن‌ها را ندارم.

امروز صبح در حال پیاده‌روی ایده‌ای به ذهنم رسید که آن را برگزاری ورکشاپ های هفتگی نام‌گذاری کردم. به این صورت که یک روز در هفته که کار کمتری دارم (اغلب آخر هفته) حدود 5-6 ساعت وقت (بستگی به‌ضرورت آموزش و وقت آزاد دارد) برای یادگیری مهارت موردنیاز بگذارم.

اغلب افراد 5 روز در هفته به سرکار می‌روند و عصرها خسته‌تر از آن هستند که بتوانند روی موضوعی جدید تمرکز کنند. به نظرم این ایده بسیار خوبی برای این‌جور افراد است. ضمن اینکه همیشه میکرو اکشن جواب نمی‌دهد و برخی مهارت‌ها نیازمند این هستند که لااقل 2 ساعت روی آن تمرکز کنیم تا بتوانیم خوب پیش برویم.


مطلب مرتبط: میکرو اکشن همیشه جواب نمی‌دهد.


این ایده محدود به یادگیری نرم‌افزار یا مهارت نمی‌شود بلکه حتی نوشتن یک مقاله یا کتابی که مدت‌هاست آن را به تأخیر انداخته‌ایم، یا کتابی که مطالعه‌اش نیاز به تمرکز دارد، می‌تواند در این روز انجام شود.

این روزها حجم زیادی از آموزش‌های خوب و دسته‌بندی‌شده برای یادگیری در دسترس هستند که می‌توان به‌راحتی از آن‌ها استفاده کرد.

برای مثال من آموزش‌های زیر را در دسته ورکشاپ های هفتگی‌ام قرار داده‌ام

یادگیری PHP و CSS

مطالعه کتاب قوی سیاه

یادگیری نرم‌افزار AutoCAD

و ...

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

میکرو اکشن همیشه جواب نمی‌دهد


دو سال پیش با خواندن این مطلب در متمم برنامه جدیدی برای خودم تنظیم کردم و در آن برای هرروز کلی کار تعریف کردم.

طبق معمول چندهفته‌ای برنامه خوب پیش می‌رفت اما بعد از مدتی خیلی از کارها انجام نمی‌شد. در ابتدا فکر می‌کردم مشکل از زمان‌بندی است اما تنها این مشکل نبود. مشکل این بود که حجم کارهایی که برای خودم تعریف کرده بود زیاد بود. مثلاً هرروز باید 5 کار مختلف 15 تا 30 دقیقه‌ای انجام می‌دادم .

سرانجام به این نتیجه رسیدم که همه کارها را نمی‌توان هرروز انجام داد بخصوص کارهایی که نیازی نیست به عادت تبدیل شود. درواقع من دچار افراط در میکرو اکشن شده بود.

مثالی می‌زنم تا موضوع روشن‌تر شود.

شما هر صبح و هر شب مسواک می‌زنید و نمی‌توانید 6 روز در هفته مسواک نزنید و یک‌دفعه روز جمعه 14 بار مسواک بزنید.

اما برخی کارها نه‌تنها در 15 دقیقه و کمی بیشتر انجام نمی‌شود بلکه آماده‌سازی برای انجام آن‌ها خودش زمان نیاز دارد. مثلاً من قصد داشتم هرروز یک نوع قهوه بیاموزم و درست کنم. یا اینکه یک پادکست را گوش کنم و متن آن را بنویسم؛ اما در 15 یا حتی 30 دقیقه شدنی نبود.

درنتیجه کارها را کم کردم و برخی از کارها را هم به یک روز میان یا 2 بار در هفته کاهش دادم تا هم وقت بیشتری روی انجام آن‌ها بگذارم و هم روزهایم را از این شلوغی بی‌انتها نجات دهم.

حالا برنامه‌ام خلوت‌تر، منسجم‌تر و انجام آن به‌مراتب ساده‌تر است. ضمن اینکه مدام در حال سوییچ کردن از کاری به کاری دیگر نیستم و تمرکزم نیز افزایش‌یافته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

کتاب "تربیت بدون فریاد"


آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که فکر می‌کنند فرزندانشان باید نسخه کامل آن‌ها باشد؟ فرزندانی که آرزوهای پدر و مادر را به واقعیت تبدیل کنند و یا اینکه دقیقاً همان چیزی باشند که والدینشان می‌خواهند؟

اگر این‌طور فکر می‌کنید یا حتی معتقد هستید که شما مسئول تمام و کمال کارها و رفتار فرزندانتان هستید حتماً این پست را انتها بخوانید.

 

نام کتاب:

«تربیت بدون فریاد»

Screemfree parenting”

 

تعداد صفحات:

215 صفحه

 

نویسنده:

هال ادروارد رانکل

Hal Edward Runkel

 

مترجم:

اکرم اکرمی

 

کیفیت ترجمه:

ترجمه این کتاب کاملاً روان و سلیس بود طوری که گاه احساس می‌کردم نویسنده‌ای فارسی‌زبان آن را نوشته است.

 

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح جلد عکسی از پدر و فرزندی شاد را نشان می‌دهد.

 

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

-         والدین می‌توانند حرف بزنند اما تا زمانی که به گفته‌های خود عمل نکنند، نمی‌توانند چیزی به فرزند خود بیاموزند. (آرنولد گلاسگو، روان‌شناس)

-         در جریان بزرگ کردن فرزندانم، عقل خود را از دست دادم اما روح خود را یافتم. (لیزا شپرد، مادر)

-         مهم‌ترین کاری که می‌توانیم برای فرزند خود انجام دهیم این است که یاد بگیریم روی رفتار خود تمرکز کنیم.

-         آنجا که پای روابط ایدئال در میان است، واکنش هیجانی بدترین دشمن ماست.

-         مسئول بودن یعنی ترغیب و تشویق فرزندان؛ طوری که آن‌ها به‌صورت خودانگیخته رفتار کنند.

-         آیا ما سختی و مشکلات تربیت را به‌عنوان یک مبارزه و فرصتی برای رشد خود می‌پذیریم یا خیر.

-         رشد همیشه امری اختیاری است که انتخاب آن در دست شماست.

-         اگر می‌خواهید فرزندانتان به‌صورت افرادی خودگردان بار آیند، باید این حقیقت را بپذیرید که این شما نیستید که می‌توانید این کار را برای آن‌ها انجام دهید.

-         کلمه موردعلاقه اکثر کودکان دوساله این است: نه! چراکه آن‌ها در حال شناخت حریم شخصی خود هستند.

-         ما به این دلیل می‌ترسیم برای فرزندانمان حریم و فضای شخصی قائل شویم چون ازآنچه ممکن است با آزادی خود انجام دهند می‌ترسیم.

-         فرزندتان شمارا می‌آزماید تا ببیند که آیا شما ثابت و استوار هستید یا نه و او دوست که شما موفق شوید.

-         وقتی به فرزندان خود لقب می‌دهیم، حریم آن‌ها را به‌شدت محدود می‌سازیم.

-         آنچه درباره فرزندانتان می‌گویید مهم‌تر از آن چیزی است که به آن‌ها می‌گویید.

-         همیشه باید در زندگی این حقیقت را در نظر داشته باشیم که: هیچ‌کس همیشه یک‌جور نیست.

-         شما بیشترین تأثیر و نفوذ را روی فرزند خوددارید و آنچه درباره‌ی آن‌ها فکر کنید و به زبان می‌آورید، بیش از هر نیروی دیگری در جهان می‌تواند آن‌ها را شکل دهد. ازاین‌رو مدافع تکامل آن‌ها باشید و رشد آن‌ها را نظاره کنید.

-         هر انتخابی، کوچک یا بزرگ، پیامدی دارد و این حقیقی اساسی در زندگی انسان است.

-         هرچه فرزندان ما زودتر با قانون «هرچه بکاریم همان را درو خواهیم کرد.» آشنا شوند، کمتر مجبور می‌شوند، به‌موازات رشدشان، تاوان‌های سنگین‌تری برای خطاهای بزرگ‌تر خود پس دهند.

-         فرزندان ما شیوه‌ی زندگی کردن ما را زیر نظر دارند و رفتار ما بلندتر از هر کلام دیگری که از دهان ما خارج شود، حرف می‌زند. (ویلفرد ای.پیترسون، مؤلف)

-         شما نمی‌توانید از خانواده خود مراقبت کنید مگر آنکه ابتدا به خود توجه کنید.

-         زندگی و سلامت شما به خودتان بستگی دارد. هرچه زودتر این حقیقت را بپذیرد و ابتدا خود را دوست بدارید، زودتر می‌توانید به اطرافیانتان، به‌ویژه فرزندانتان، خدمت کنید.

-         اگر هشیارانه برای عقب‌نشینی‌های خود، در قالب فعالیت‌های سالم برنامه‌ریزی نکنیم، بی‌تردید جایی مجبور به فرار خواهیم شد.

-         اگر شما زندگی زناشویی خود را فدای فرزندانتان کنید، بی‌تردید هردو را از دست خواهید داد.

 

 

یک پاراگراف از کتاب:

هدف اصلی تربیت این است که فرزندان خود را به‌عنوان بزرگ‌سالان خودفرمان راهی اجتماع کنیم. ما می‌خواهیم آن‌ها بتوانند خواسته‌های خود را ابراز کنند، خود تصمیم بگیرند و مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرند. ما می‌خواهیم آن‌ها بتوانند روی پای خود بایستند و خود انتخاب کنند چه‌کاری را انجام بدهند و چه‌کاری را انجام ندهند. چیزی که ما دوست نداریم این است که ابراز اختیار و اراده‌ی خود را با ما تمرین نکنند.

 

ستاره:

من به این کتاب 5 ستاره می‌دهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

کتاب «تربیت بدون فریاد» قطعاً یکی از آن کتاب‌هایی که دوست دارم به همه مادران پیشنهاد دهم. کتابی کاربردی که بابیان مثال و نکات جالب‌توجهش بسیار مفید بود.

نکته اصلی این کتاب این است که ما مسئول رفتار خود هستیم چراکه این رفتار ماست که الگوی فرزندمان است نه‌حرفی که به آن‌ها می‌زنیم.

همچنین این کتاب به ما می‌آموزد که فرزند ما شخصیتی مستقل از ماست با اختیارات و حریم مخصوص به خود و ما به‌عنوان والدین تنها باید حمایتگر و راهنمای آن‌ها در مسیر زندگی باشیم.

نکته جالب دیگری که در کتاب مطرح‌شده است برچسب زدن به فرزند است و حتی اگر این برچسب‌ها ویژگی‌هایی خوب و مثبت باشند باعث خواهند شد فرزند ما محدود شود و برای اینکه اثبات کند که آن ویژگی را دارد حتی در بزرگ‌سالی دچار رنج و عذاب شود.

مثلاً اگر مدام به او گفته شود که باهوش است او همواره تلاش خواهد کرد تا ثابت کند که باهوش است حتی باتحمل رنج و عذاب.

این کتاب سرشار از نکات آموزنده‌ای است که بعدها در قالب پست‌هایی دیگر راجع به آن صحبت خواهم کرد.

 

 

داستان من و کتاب:

به پیشنهاد مادرانی که این کتاب را خوانده بودند و آن را مفید ارزیابی کرده بودند تصمیم به خرید و مطالعه آن گرفتم.

 

ناشر:

انتشارات صابرین

 

قیمت:

چاپ یازدهم

18000 تومان

 

لینک خرید نسخه انگلیسی کتاب

لینک خرید نسخه ترجمه کتاب

لینک خرید کتاب از طاقچه


سایت screemfree

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

دو راهی سخت و شیرین؟


دو راه در پیش دارم:

راه اول این است که می‌توانم بچه‌دار نشوم و هرروز تمام‌وقت یا حداقل بیشتر وقتم برای خودم و خودم باشد تا بتوانم زبان انگلیسی و فرانسوی خود را تقویت کنم، کتاب مطالعه کنم، به سرکار بروم و مطالعات تخصصی داشته باشم، ورزش کنم و در سایتهای دلخواهم بگردم ولی افسوس و پشیمانی احتمالی سال‌های بعد را به جان بخرم.

و راه دوم اینکه بچه‌دار شوم و حداقل برای 6 سال کارهایم را کمتر کنم و اولویت اولم بچه‌هایم باشند. اگر بخواهم فقط به حالا و حداقل ده سال بعد بیندیشم شاید روش اول بهتر باشد ولی با انتخاب روش دوم چیزهایی را خواهم آموخت که در هیچ کتاب و فیلمی نمی‌توان پیدا کرد احساساتی را تجربه خواهم کرد که بدون بچه‌دار شدن هرگز تجربه نخواهم کرد و رنج‌هایی خواهم کشید و لذت‌هایی خواهم برد که حاصل آن رشد روح و جان من خواهم بود.

من باافتخار روش دوم را انتخاب خواهم کرد و به هدیه خداوند خوش‌آمد خواهم گفت و باجان و دل برایش وقت خواهم گذاشت.

اما راستش به بچه‌دار شدن که فکر می‌کنم کلی‌نگرانی و سردرگمی روانه وجودم می‌شود. من هم مثل همه دوست دارم مادر خوبی برای فرزندم باشم و دوست دارم اگر بچه‌ای به این دنیا می‌آورم تمام تلاشم را برای زندگی‌اش بگذارم با تمام وجودم دوستش بدارم و آگاهانه برای تربیتش پیش بروم.

احساس می‌کنم این سخت‌ترین پروسه در زندگی هر آدمی است؛ مادر و پدر شدن. هرقدر هم که بادانش و اطلاعات جلو برویم باز یکجاهایی کم می‌آوریم.

درواقع من بچه‌دار شدن را برای رشد خودم ضروری می‌دانم. به نظرم باوجود بچه من بیشتر یاد می‌گیرم و رشد می‌کنم.

بچه‌دار شدن در این دوران هم سخت و هم آسان است. آسان از این نظر که ما به‌راحتی به همه افراد خبره و حتی کسانی مثل خودمان دسترسی داریم و می‌توانیم از توصیه‌ها و مشاوره‌هایشان بهره ببریم و سخت از این نظر که همین دسترسی راحت به ما این حس را القا می‌کند که ما چون شبیه این توصیه‌ها عمل نمی‌کنیم پس قطعاً والدین خوبی نیستیم.

مطمئنم که دوست دارم بچه داشته باشم اما اینکه چه زمانی مناسب‌ترین زمان برای من است قطعاً نمی‌دانم یعنی ممکن است از زود یا دیر بچه‌دار شدن پشیمان شوم که به نظرم این برای هرکس دیگری نیز ممکن است اتفاق بیفتد.

قصد دارم در این وبلاگ کمی بیشتر راجع به مطالعاتم در موضوع تربیت بنویسم و شاید روزی سایتی مجزا برای این کار در نظر بگیرم. امیدوارم که خوب پیش برود و برای خوانندگان هم مفید واقع شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

مستند "درون بدن انسان"


امروز به تماشای مستند Inside the living body نشستم. مستندی به‌شدت جذاب راجع به بدن انسان از لحظه‌ای که متولد می‌شود تا هنگام مرگ. در این فیلم شما سوار بر کشتی جادویی نشنال جئوگرافیک می‌شوید و به داخل بدن یک زن سفر می‌کنید تا مراحل ایجاد جنین، رشد جنین ، تولد ، کودکی، خردسالی، نوجوانی و جوانی تا پیری یک انسان را از ابتدا تا انتها مشاهده کنید.

از نکات قابل‌توجه این مستند بیان حقایقی راجع به بدن انسان بود که مرا تا لحظه آخر میخکوب کرد. از موضوعاتی که در این مستند بیان شد موارد زیر برای من از همه جذاب‌تر بود.

وجود دانه‌های زرد روی پوست بدن کودکان به این دلیل است که بدن نوزادان هنوز توانایی مقاومت در برابر باکتری‌ها را ندارد. ضمن اینکه لمس کودک توسط مادر می‌تواند خیلی از این باکتری‌ها به بدن ماد منتقل کند و چون بدن مادر توانایی مقاومت دارد هیچ مشکلی پیش نمی آید.

کودکان تازه متولدشده تحمل سرما را ندارند به این دلیل که آن قسمت از مغز آن‌ها که مسئول گرمایش بدن است هنوز تکمیل‌نشده است اما نکته جالب اینجاست که آن‌ها با دست و پا زدن دمای بدن خود را بالا می برند.

کودکان تا 8 ماهگی توانایی واضح دیدن اشیا و افراد را ندارد و همچنین چون همه چیز را برعکس می‌بینند.

سلولهای پوست حتی تا 10 ساعت پس از مرگ نیز همچنان به رشد و تکثیر ادامه می‌دهند.

دلیل تماشای این مستند علاقه مندی ام به آگاهی از سیستم بدن نوزادان و چگونگی رشد آنها بود اما نکات جالبی که در این مستند مطرح شد بسیار مرا شگفت‌زده کرد که دوست دارم آن را به دیگران نیز پیشنهاد دهم.

مستند Inside the living body در سایت IMDB رتبه 8.2 را دارد که رتبه بسیار خوبی محسوب می‌شود.

سایت IMDB درباره این مستند چنین نوشته است:

«از اولین گریه ما تا آخرین نفس ما، بدن ما دستخوش مداوم و لحظه‌به‌لحظه است. هر حرکتی که می‌کنیم و هر محرک خارجی باعث یک واکنش از طریق پوست، استخوان، اندام، عضلات و سلول ها می‌شود. در طول زندگی ما حدود 700 میلیون بار نفس می‌کشیم؛ اسکلت بزرگسالان هر هفت تا 10 سال جایگزین می‌شود. ما در هر دقیقه 30000 سلول پوستی مرده ایجاد می‌کنیم؛ و مواد غذایی که می‌خوریم سفری به مسافت 30 فوت (9 متر) در بدن ما آغاز می‌کنند. در حال حاضر، کانال نشنال جئوگرافیک (NGC) به شما نشان می دهد که چگونه بدن ما از بدو تولد تا سن تکامل سیر می کند و سیستم های بیولوژیکی شگفت‌انگیز بدن ما تکامل می‌یابند.»

هنگامی که داشتم راجع به این مستند جستجو می‌کردم به این سایت برخوردم که موضوعات مطرح‌شده در مستند را در قالب فلش کارت آماده کرده است. می‌توانید سری به آن بزنید شاید شما هم خوشتان آمد.

می‌توانید از سایت p30download مستند Inside the living body  را دانلود کنید.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

کتاب "قدرت عادت"


«قدرت عادت» از کتاب‌هایی است که به‌سرعت جذبش می‌شوی اما کمی که جلوتر می‌روی انگار ادامه دادنش مشکل می‌شود و به‌کندی پیش می‌رود چراکه بسیاری از قسمت‌های کتاب به‌کندی پیش می‌رود و با حذف آن خللی در خواندن وارد نخواهد شد.

کتابی که چند وقتی بود در لیست خریدهایم جا خوش کرده بود را بالاخره خریدم و طی 2 ماه موفق شدم آن را بخوانم.

 

نام کتاب:

«قدرت عادت»

«”The power of habits

 

نویسنده:

چارلز دوهینگ

Charles Duhigg

 

مترجم:

پروین بیات

 

تعداد صفحات:

352

 

کیفیت ترجمه:

این کتاب با ترجمه‌های مختلفی به بازار عرضه‌شده است ترجمه‌ای که من خواندم از خانم «پروین بیات» است که به نظرم در برخی قسمت‌ها کمی نامفهوم بود اما در کل خوب پیش می‌رفت.

البته مقدمه این کتاب را در اپلیکیشن «طاقچه» با ترجمه مصطفی طرسکی و معصومه ثابت قدم  خواندم که به نظرم ترجمه خانم بیات روان‌تر بود.

 

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح روی جلد این کتاب چرخ‌وفلکی را نشان می‌دهد که همان چرخه عادات است و افراد در قسمت‌های مختلف آن قرارگرفته‌اند.

 

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

مغز تلاش می‌کند تا هر عمل روزمره‌ای را به عادت تبدیل کند؛ زیرا عادات باعث می‌شوند مغز ما بیشتر استراحت کند.

شما نمی‌توانید هیچ عادتی را از بین ببرید؛ بلکه فقط می‌توانید آن را تغییر دهید.

برای تغییر عادتی قدیمی باید تمایل قدیمی را مدنظر قرار دهید! یعنی باید همان محرک‌ها و پاداش‌ها را حفظ و تمایل را با ایجاد روزمره‌ی جدید تقویت کنید.

علت اصلی کارآمد بودن عادات و علت کلیدی تلقی شدن آن‌ها فقط یک موضوع است: پیروزی کوچک.

ارسطو در کتاب خود نوشته: «بعضی از اندیشمندان بر این باورند که برخی بنا بر طبیعتشان خوب‌اند، برخی بر اساس عادت و عده‌ای دیگر با آموزش.»

عادات همان عواملی‌اند که به ما امکان می‌دهند کاری را برای نخستین بار با سختی انجام دهیم، اما همان کار برایمان به‌زودی راحت و راحت‌تر می‌شود، سپس آن را با تمرین کافی نیمه مکانیزه و درنهایت بدون هیچ‌گونه هوشیاری خاصی (ناخودآگاه) به انجام برسانیم.

هنگامی‌که افراد تعیین می‌کنند چه کسی باشند آنگاه به سمت راهی پیش می‌روند که آن را تمرین کرده‌اند؛ دقیقاً مانند برگه کاغذ یا کتی که وقتی یک‌بار تا یا مچاله می‌شود؛ ازآن‌پس برای همیشه به همان جهت تا می‌شود.

 

یک پاراگراف از کتاب:

در سال 1984، پروفسور کورنل نوشت: «پیروزی‌های کوچک کاربرد ثابت امتیازی کوچک هستند. هنگامی‌که پیروزی کوچکی شکل می‌گیرد، نیروها به کار گرفته می‌شوند تا پیروزی کوچک دیگری را پدیدآورند. پیروزی‌های ک.چک امتیازات کوچک را تبدیل به الگو می‌کنند؛ الگوهایی که افراد را متقاعد می‌کند دستاوردهای بزرگ‌تر نیز دست‌یافتنی‌اند؛ بنابراین، باور عملی شدن تغییرات بزرگ را تقویت می‌کنند.»

 

ستاره:

من به این کتاب 4 ستاره می‌دهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

  • این کتاب به شرح چرخه عادت و نحوه شکل‌گیری عادات در سه بخش

  • عادت‌های اشخاص

  • عادت‌های سازمان‌های موفق

  • عادت‌های جوامع

می‌پردازد. یکی از دلایلی که این کتاب را خواندم این بود که می‌خواستم بدانم چگونه می‌توانم از شر عادات بد خود خلاص شوم. یکی از راهکارهای عملی این کتاب که به نظرم جالب آمد این است که درجایی از کتاب راجع به عادت خوردن کلوچه شکلاتی صحبت کرده و با بررسی چرایی این عادت قصد از بین بردن آن را دارد. راهکاری که برای این کار ارائه می‌دهد به این‌گونه است که می‌گوید:

«آزمایش‌ها نشان داده‌اند که تقریباً تمام محرک‌های عادت مدار به یکی از پنج گروه زیر تعلق دارد:

-         مکان؛

-         زمان؛

-         وضعیت احساسی؛

-         افراد دیگر؛

-         عمل قبلی.

بنابراین اگر سعی دارید محرک عادت «رفتن به کافه‌تریا و خرید کلوچه‌ی شکلاتی» را پیدا کنید، پنج چیز را در لحظه‌ی غلبه تمایل یادداشت کنید.

این‌ها یادداشت‌های واقعی من هستند از زمانی که سعی کردم عادتم را تشخیص دهم:

-         کجا هستید؟ پشت میز نشسته‌ام.

-         ساعت چند است؟ 3:36 بعدازظهر

-         در چه وضعیت احساسی قرار دارید؟ کسل

-         چه کسی در کنارتان است؟ هیچ‌کس

-         قبل از ایجاد تمایل چه‌کاری انجام می‌دادید؟ به یک ایمیل پاسخ دادم

 

روز بعد

-         کجا هستید؟ از مغازه برمی‌گردم

-         ساعت چند است؟ 3:18 بعدازظهر

-         در چه وضعیت احساسی قرار دارید؟ شاد

-         چه کسی کنارتان است؟ جیم از باشگاه بازگشته است

-         قبل از ایجاد تمایل چه‌کاری انجام می‌دادید؟ فتوکپی می‌گرفتم.

 

روز سوم

...

...

...

 

سه روز سپری شد کاملاً مشخص بود کدام محرک عادت کلوچه خوردن را در من بیدار می‌کرد. من در زمان مشخصی از روز تمایل پیدا می‌کردم چیزی بخورم.»

درنتیجه به این نتیجه می‌رسد که در این ساعت که تمایل به کلوچه خوردن دارد باید به‌جای آن به کار دیگری بپردازید تا این تمایل در شما فروکش کند مثلاً با دوستی صحبت کنید یا به کار موردعلاقه خود بپردازید و درنهایت پس از چند روز دیگر این تمایل را از دست خواهید داد.

 

گرچه این کتاب راجع به تأثیر عادات در حوزه‌های مختلف صحبت کرده است اما به‌زعم جذاب‌ترین بخش آن عاداتی بود که باعث شکست یا موفقیت کسب‌وکارها شده بود.

 

داستان من و کتاب:

با معرفی چند تن از دوستان با این کتاب آشنا شدم و پس از خواندن مقدمه آن در «طاقچه» تصمیم به خرید و خواندن آن گرفتم.

 

ناشر:

نشر هورمزد

 

قیمت:

چاپ پانزدهم

2400 تومان

 

لینک خرید کتاب

خرید از شهر کتاب آنلاین(نسخه فارسی)

 خرید از آمازون (نسخه انگلیسی)


 

 

 

می‌توانید نسخه انگلیسی این کتاب را ازاینجا دریافت کنید یا اینکه خلاصه فارسی آن را به قیمت 2000 تومان از سایت خلاصه کتاب خریداری کنید.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

همیشه دفترچه‌هایتان را به همراه داشته باشید


تابه‌حال چند بار پیش‌آمده که درجایی بوده‌اید و ایده‌ای ناب به ذهنتان رسیده است اما چون نتوانسته‌اید آن را درجایی یادداشت کنید به‌سرعت فراموش کرده‌اید؟

البته این روزها به مدد تلفن همراه کمتر ایده‌ای است که به فراموشی سپرده شود. راستش خود من هم کمتر از دفترچه استفاده می‌کنم و تلفن همراه را جایگزین آن کرده‌ام؛ اما می‌دانم که دفترچه‌ای کوچک تا چه حد در ثبت و گسترش ایده مؤثرتر عمل می‌کند.

مثلاً به این بیندیشید که درجایی نشسته‌اید و ناگهان ایده‌ای به فکرتان می‌رسد و آن را در دفترچه یادداشت می‌کنید اما کار به همین‌جا ختم نمی‌شود انگار که این دفترچه و قلم ما را وامی‌دارد تا ادامه دهیم و ممکن است تا آنجا پیش رویم که ببینیم چندین صفحه نوشته‌ایم. جالب است نه؟ امکانی که به دلیل سخت‌تر بودن در تلفن همراه کمتر پیش می‌آید.

به‌هرحال من سعی می‌کنم تا جای ممکن دفترچه‌ای به همراهم داشته باشم؛ اما قصد دارم یکی از بهترین اپلیکیشن هایی که در این زمینه برای من مفید بوده را معرفی کنم.


Google keep

تقریباً دو سالی می‌شود که این اپلیکیشن را در تلفن همراه خود نصب‌کرده‌ام و پارسال هم نسخه دسکتاپ آن را روی لپ‌تاپم نصب کردم.

این اپلیکیشن ویژگی‌های خیلی خوبی دارد که جزو محبوب‌ترین‌ها برای من است مثلاً:

1-     در تلفن همراه به‌صورت آفلاین قابل‌دسترسی است.

2-     کاربری ساده‌ای دارد و خیلی سریع می‌توان متنی در آن نوشت به‌طوری‌که من از نوشتن ایده‌ای که به ذهنم می‌رسم تا کارهای روزانه و لیست خرید و حتی لغات جدید انگلیسی را در آن وارد می‌کنم.

3-     امکان گذاشتن برچسب برای مطالب که خیلی راحت می‌توان مطالب را پیدا کرد.

4-     امکان افزودن عکس

5-     امکان افزودن check box

6-     امکان ایجاد reminder

7-     Pin کردن مطالب تا در بالای صفحه نشان داده شوند

8-     امکان رنگی کردن پس‌زمینه تا بتوان موضوعات مختلف را بارنگ‌های مختلف نشان داد

9-     از همه مهم‌تر اینکه می‌توان آن را بین دسکتاپ و تلفن همراه sync کرد.

اما خوب در کنار این مزایا به نظرم یکی از معایب آن این است که نمی‌توان متنی را هایلایت کرد یا متون را رنگی نوشت.

این هم تصویری ازGoogle keep  من

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

دوستی مانند کتاب خواندن است


جایی در کتاب «پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند»، آلن دوباتن می‌گوید:

"پروست دوستی را به کتاب خواندن تشبیه کرد، چون هردو عمل برای برقراری ارتباط با دیگران است، ولی افزود که خواندن یک امتیاز خاص بیشتر دارد:

در خواندن، دوستی ناگهان به اصل نابش بازمی‌گردد. با کتاب هیچ نیازی به خوش‌رویی دروغین وجود ندارد؛ و اگر شبی را با این دوستان (کتاب‌ها) به سر ببریم، علتش این است که از صمیم قلب خواسته‌ایم.

درحالی‌که در زندگی روزمره اغلب مجبوریم با افرادی شام بخوریم که می‌ترسیم اگر دعوتشان را رد کنیم آینده دوستی باارزشی را از دست بدهیم، شامی مزورانه که به علت حساسیت و زودرنجی ناخواسته‌ی دوستمان به مان تحمیل‌شده. چقدر با کتاب‌ها می‌توانیم بیشتر روراست باشیم. با آن‌ها هرلحظه دلمان بخواهد می‌توانیم معاشرت کنیم، حتی می‌توانیم نشان بدهیم حوصله‌مان سر رفته، یا اگر لازم باشد همه‌ی گفتگویی را نخوانیم."

پست مرتبطکتاب «پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند»

 

وقتی این پاراگراف را می‌خواندم احساس می‌کردم گویی این خود من هستم چیزی که معمولاً هنگامی‌که کتاب‌های آلن دوباتن را می‌خوانم احساس می‌کنم.

چراکه خود من در برخورد با اطرافیان همیشه این درگیری ذهنی را دارم که حالا چگونه واکنش نشان بدهم تا او خوشش بیاید و از من رنجیده نشود، یا چگونه رفتار کنم تا متوجه حسادتم یا ترحمم نشده باشد؟

به همین دلیل اغلب تمایلی ندارم به قرارهای دوستانه بروم. راستش از اینکه حرفی بزنم یا واکنش نشان دهم که بعد خودم را به خاطر آن شماتت کنم واهمه دارم.

شاید یکی از دلایلی که کتاب همیشه مرا آرام می‌کند هم این باشد که همواره و در هر حالی سراغ کتابی می‌روم که مناسب باحال و هوایم باشد.

شاید همین باعث شده وقتی به جمله‌ای از کتاب می‌رسم که به‌نوعی دارد به من کمک می‌کند تا مسئله‌ای که درگیر آن هستم را حل کنم آن‌قدر آن را می‌خوانم که کم‌کم خودم هم باورم می‌شود که این جمله را نویسنده فقط برای من نوشته است.

 

راستی اگر شما هم مثل من دوست دارید هنگامی که دراز کشیده اید بدون دردسر کتاب بخوانید، ویدیو زیر را تماشا کنید و برای خودتان یک "کتاب نگهدار" بسازید.

ویدیو نحوه ساخت "کتاب نگهدار"

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

کتاب "پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند"


این کتاب پس از کتاب‌های "تسلی‌بخشی‌های فلسفه "، "جستارهایی در باب عشق " و "هنر سیروسفر " چهارمین کتاب از آلن دوباتن است که در این مدت خوانده‌ام.

پست مرتبط: کتاب هنر "سیر وسفر"

درواقع به دلیل علاقه‌ای که به آثار پیشین او داشتم با پیش‌زمینه ذهنی راجع به این فرد و نوع نگارش و دیدگاهش به موضوعات و همچنین به دلیل اینکه قصد داشتم پیش از اینکه کتاب "در جستجوی زمان ازدست‌رفته " از "مارسل پروست " را بخوانم، راجع به آن اطلاعاتی کلی داشته باشم و سپس راجع به خواندن یا نخواندن آن تصمیم بگیرم.

در این پست قصد دارم این کتاب را بیشتر موردبررسی قرار دهم.

 

نام کتاب:

"پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند "

"How Proust can change your life"

 

تاریخ چاپ نسخه ترجمه‌شده:

تاریخ چاپ نسخه ترجمه‌شده: 1383 شمسی

 

تعداد صفحات:

211 صفحه

 

نویسنده:

آلن دوباتن

Alain De Botton

 

مترجم:

گلی امامی

 

کیفیت ترجمه:

ترجمه این کتاب نیز مانند سایر ترجمه‌های خانم گلی امامی بسیار روان و دل‌نشین است.

 

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح جلد رو عکسی از مارسل پروست را نشان می‌دهد که پرنده‌ای روی شانه‌اش نشسته است و انگار دارد به پنجه‌هایش می‌نگرد. پشت پروست دریاست و کنار دست او تلفنی قدیمی به چسم می‌خورد.

 

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

مهم‌ترین صفت رنج بردن این است که امکاناتی برای هوشمندی و کنجکاوی خلاق فراهم می‌آورد – امکاناتی که ممکن است به‌آسانی طرد یا نادیده انگاشته شوند که اغلب هم می‌شوند.

کل هنر زندگی کردن این است که از افرادی که باعث رنجش خاطر ما می‌شوند استفاده کنیم.

نقاشان بزرگ دارای چنان قدرتی هستند که قادرند چشمان ما را بگشایند، علتش قابلیت غیرعادی چشمان خودشان نسبت به جنبه‌های تجربی بصری است؛ بازی نور در انتهای دسته‌ی قاشقی، لطافت تاروپود الیاف یک رومیزی، پوست مخملی یک هلو یا ته رنگ صورتی پوست پیرمردی.

 

یک پاراگراف از کتاب:

پروست مدعی بود که "تمسخر کنندگان دوستی می‌توانند... بهترین دوستان دنیا باشند "، شاید بدین سبب که تمسخر کنندگان توقعات واقع‌گرایانه‌تری از دوستی دارند. آن‌ها از صحبت‌های طولانی درباره خودشان پرهیز می‌کنند، نه به‌این‌علت که فکر می‌کنند موضوع بی‌اهمیتی است، بلکه به این سبب که آن را مهم‌تر از آن می‌دانند که قابل‌بحث در گفتگوهای سردستی و سطحی و گذرا باشد؛ و این بدان معنی است که بیشتر ترجیح می‌دهند بپرسند تا جواب بدهند و دوستی را عرصه‌ای می‌دانند که باید درباره‌اش بیاموزند و نه اینکه برای دیگران موعظه کنند.

 

ستاره:

من به این کتاب 4 ستاره می‌دهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

خوب این کتاب همان‌طور که انتظارش را داشتم با نگاهی زیبا به ساده‌ترین موارد زندگی مرا بر آن داشت که چشمانم را بازکنم و از لحظه‌لحظه زندگی لذت ببرم با دقت بیشتری پیرامونم را تماشا کنم و بدانم که تنها یک‌بار زندگی می‌کنم و دیر یا زود دیگر حتی فرصت دیدن اطراف و اطرافیانم را هم نخواهم داشت.

همچنین برای من که تصمیم داشتم پیش از خواندن کتاب "در جستجوی زمان ازدست‌رفته " این کتاب را بخوانم این مزیت را داشت که بیشتر پروست را بشناسم، با کتاب و نوع مطالبی که در آن نوشته آشنا شوم و درنهایت تصمیم خود را برای خواندن یا نخواندن آن کتاب قطور بگیرم.

البته که دوست دارم این کتاب هفت‌جلدی را مطالعه کنم اما به این زودی‌ها؟ نه.

شاید بدانید که آلن دوباتن مؤسس سایت The School of Life است. این سایت که باهدف توسعه هوش هیجانی ایجادشده است، فلسفه، روان‌شناسی و فرهنگ را به زندگی انسان‌ها می‌آورد.

همچنین آلن دوباتن ویدیوهایی زیادی در تد و یوتیوب دارد که پیشنهاد می‌کنم اگر تمایل دارید بیشتر با این فرد و دیدگاهش آشنا شوید و از آموزه‌هایش استفاده کنید حتماً سری به لینک‌های زیر بزنید.

https://www.ted.com/speakers/alain_de_botton

https://www.youtube.com/channel/UC7IcJI8PUf5Z3zKxnZvTBog


 

داستان من و کتاب:

این کتاب را با معرفی دوستان در سایت متمم تهیه کردم. همچنین دلیل دیگر آن تصمیم‌گیری برای خواندن کتاب هفت‌جلدی "مارسل پروست " یعنی "در جستجوی زمان ازدست‌رفته " بود.

 

ناشر:

انتشارات نیلوفر

 

قیمت:

چاپ ششم

15000 تومان


لینک خرید کتاب

 ضمنا فیلمی نیز با همین عنوان در سال 2000 ساخته شده است.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh