۴ مطلب با موضوع «فرزند پروری» ثبت شده است

کتاب "تربیت بدون فریاد"


آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که فکر می‌کنند فرزندانشان باید نسخه کامل آن‌ها باشد؟ فرزندانی که آرزوهای پدر و مادر را به واقعیت تبدیل کنند و یا اینکه دقیقاً همان چیزی باشند که والدینشان می‌خواهند؟

اگر این‌طور فکر می‌کنید یا حتی معتقد هستید که شما مسئول تمام و کمال کارها و رفتار فرزندانتان هستید حتماً این پست را انتها بخوانید.

 

نام کتاب:

«تربیت بدون فریاد»

Screemfree parenting”

 

تعداد صفحات:

215 صفحه

 

نویسنده:

هال ادروارد رانکل

Hal Edward Runkel

 

مترجم:

اکرم اکرمی

 

کیفیت ترجمه:

ترجمه این کتاب کاملاً روان و سلیس بود طوری که گاه احساس می‌کردم نویسنده‌ای فارسی‌زبان آن را نوشته است.

 

طرح جلد، فونت و صفحه‌آرایی:

طرح جلد عکسی از پدر و فرزندی شاد را نشان می‌دهد.

 

چند جمله طلایی و کوتاه از کتاب:

-         والدین می‌توانند حرف بزنند اما تا زمانی که به گفته‌های خود عمل نکنند، نمی‌توانند چیزی به فرزند خود بیاموزند. (آرنولد گلاسگو، روان‌شناس)

-         در جریان بزرگ کردن فرزندانم، عقل خود را از دست دادم اما روح خود را یافتم. (لیزا شپرد، مادر)

-         مهم‌ترین کاری که می‌توانیم برای فرزند خود انجام دهیم این است که یاد بگیریم روی رفتار خود تمرکز کنیم.

-         آنجا که پای روابط ایدئال در میان است، واکنش هیجانی بدترین دشمن ماست.

-         مسئول بودن یعنی ترغیب و تشویق فرزندان؛ طوری که آن‌ها به‌صورت خودانگیخته رفتار کنند.

-         آیا ما سختی و مشکلات تربیت را به‌عنوان یک مبارزه و فرصتی برای رشد خود می‌پذیریم یا خیر.

-         رشد همیشه امری اختیاری است که انتخاب آن در دست شماست.

-         اگر می‌خواهید فرزندانتان به‌صورت افرادی خودگردان بار آیند، باید این حقیقت را بپذیرید که این شما نیستید که می‌توانید این کار را برای آن‌ها انجام دهید.

-         کلمه موردعلاقه اکثر کودکان دوساله این است: نه! چراکه آن‌ها در حال شناخت حریم شخصی خود هستند.

-         ما به این دلیل می‌ترسیم برای فرزندانمان حریم و فضای شخصی قائل شویم چون ازآنچه ممکن است با آزادی خود انجام دهند می‌ترسیم.

-         فرزندتان شمارا می‌آزماید تا ببیند که آیا شما ثابت و استوار هستید یا نه و او دوست که شما موفق شوید.

-         وقتی به فرزندان خود لقب می‌دهیم، حریم آن‌ها را به‌شدت محدود می‌سازیم.

-         آنچه درباره فرزندانتان می‌گویید مهم‌تر از آن چیزی است که به آن‌ها می‌گویید.

-         همیشه باید در زندگی این حقیقت را در نظر داشته باشیم که: هیچ‌کس همیشه یک‌جور نیست.

-         شما بیشترین تأثیر و نفوذ را روی فرزند خوددارید و آنچه درباره‌ی آن‌ها فکر کنید و به زبان می‌آورید، بیش از هر نیروی دیگری در جهان می‌تواند آن‌ها را شکل دهد. ازاین‌رو مدافع تکامل آن‌ها باشید و رشد آن‌ها را نظاره کنید.

-         هر انتخابی، کوچک یا بزرگ، پیامدی دارد و این حقیقی اساسی در زندگی انسان است.

-         هرچه فرزندان ما زودتر با قانون «هرچه بکاریم همان را درو خواهیم کرد.» آشنا شوند، کمتر مجبور می‌شوند، به‌موازات رشدشان، تاوان‌های سنگین‌تری برای خطاهای بزرگ‌تر خود پس دهند.

-         فرزندان ما شیوه‌ی زندگی کردن ما را زیر نظر دارند و رفتار ما بلندتر از هر کلام دیگری که از دهان ما خارج شود، حرف می‌زند. (ویلفرد ای.پیترسون، مؤلف)

-         شما نمی‌توانید از خانواده خود مراقبت کنید مگر آنکه ابتدا به خود توجه کنید.

-         زندگی و سلامت شما به خودتان بستگی دارد. هرچه زودتر این حقیقت را بپذیرد و ابتدا خود را دوست بدارید، زودتر می‌توانید به اطرافیانتان، به‌ویژه فرزندانتان، خدمت کنید.

-         اگر هشیارانه برای عقب‌نشینی‌های خود، در قالب فعالیت‌های سالم برنامه‌ریزی نکنیم، بی‌تردید جایی مجبور به فرار خواهیم شد.

-         اگر شما زندگی زناشویی خود را فدای فرزندانتان کنید، بی‌تردید هردو را از دست خواهید داد.

 

 

یک پاراگراف از کتاب:

هدف اصلی تربیت این است که فرزندان خود را به‌عنوان بزرگ‌سالان خودفرمان راهی اجتماع کنیم. ما می‌خواهیم آن‌ها بتوانند خواسته‌های خود را ابراز کنند، خود تصمیم بگیرند و مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرند. ما می‌خواهیم آن‌ها بتوانند روی پای خود بایستند و خود انتخاب کنند چه‌کاری را انجام بدهند و چه‌کاری را انجام ندهند. چیزی که ما دوست نداریم این است که ابراز اختیار و اراده‌ی خود را با ما تمرین نکنند.

 

ستاره:

من به این کتاب 5 ستاره می‌دهم.

 

نظر من راجع به این کتاب:

کتاب «تربیت بدون فریاد» قطعاً یکی از آن کتاب‌هایی که دوست دارم به همه مادران پیشنهاد دهم. کتابی کاربردی که بابیان مثال و نکات جالب‌توجهش بسیار مفید بود.

نکته اصلی این کتاب این است که ما مسئول رفتار خود هستیم چراکه این رفتار ماست که الگوی فرزندمان است نه‌حرفی که به آن‌ها می‌زنیم.

همچنین این کتاب به ما می‌آموزد که فرزند ما شخصیتی مستقل از ماست با اختیارات و حریم مخصوص به خود و ما به‌عنوان والدین تنها باید حمایتگر و راهنمای آن‌ها در مسیر زندگی باشیم.

نکته جالب دیگری که در کتاب مطرح‌شده است برچسب زدن به فرزند است و حتی اگر این برچسب‌ها ویژگی‌هایی خوب و مثبت باشند باعث خواهند شد فرزند ما محدود شود و برای اینکه اثبات کند که آن ویژگی را دارد حتی در بزرگ‌سالی دچار رنج و عذاب شود.

مثلاً اگر مدام به او گفته شود که باهوش است او همواره تلاش خواهد کرد تا ثابت کند که باهوش است حتی باتحمل رنج و عذاب.

این کتاب سرشار از نکات آموزنده‌ای است که بعدها در قالب پست‌هایی دیگر راجع به آن صحبت خواهم کرد.

 

 

داستان من و کتاب:

به پیشنهاد مادرانی که این کتاب را خوانده بودند و آن را مفید ارزیابی کرده بودند تصمیم به خرید و مطالعه آن گرفتم.

 

ناشر:

انتشارات صابرین

 

قیمت:

چاپ یازدهم

18000 تومان

 

لینک خرید نسخه انگلیسی کتاب

لینک خرید نسخه ترجمه کتاب

لینک خرید کتاب از طاقچه


سایت screemfree

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

دو راهی سخت و شیرین؟


دو راه در پیش دارم:

راه اول این است که می‌توانم بچه‌دار نشوم و هرروز تمام‌وقت یا حداقل بیشتر وقتم برای خودم و خودم باشد تا بتوانم زبان انگلیسی و فرانسوی خود را تقویت کنم، کتاب مطالعه کنم، به سرکار بروم و مطالعات تخصصی داشته باشم، ورزش کنم و در سایتهای دلخواهم بگردم ولی افسوس و پشیمانی احتمالی سال‌های بعد را به جان بخرم.

و راه دوم اینکه بچه‌دار شوم و حداقل برای 6 سال کارهایم را کمتر کنم و اولویت اولم بچه‌هایم باشند. اگر بخواهم فقط به حالا و حداقل ده سال بعد بیندیشم شاید روش اول بهتر باشد ولی با انتخاب روش دوم چیزهایی را خواهم آموخت که در هیچ کتاب و فیلمی نمی‌توان پیدا کرد احساساتی را تجربه خواهم کرد که بدون بچه‌دار شدن هرگز تجربه نخواهم کرد و رنج‌هایی خواهم کشید و لذت‌هایی خواهم برد که حاصل آن رشد روح و جان من خواهم بود.

من باافتخار روش دوم را انتخاب خواهم کرد و به هدیه خداوند خوش‌آمد خواهم گفت و باجان و دل برایش وقت خواهم گذاشت.

اما راستش به بچه‌دار شدن که فکر می‌کنم کلی‌نگرانی و سردرگمی روانه وجودم می‌شود. من هم مثل همه دوست دارم مادر خوبی برای فرزندم باشم و دوست دارم اگر بچه‌ای به این دنیا می‌آورم تمام تلاشم را برای زندگی‌اش بگذارم با تمام وجودم دوستش بدارم و آگاهانه برای تربیتش پیش بروم.

احساس می‌کنم این سخت‌ترین پروسه در زندگی هر آدمی است؛ مادر و پدر شدن. هرقدر هم که بادانش و اطلاعات جلو برویم باز یکجاهایی کم می‌آوریم.

درواقع من بچه‌دار شدن را برای رشد خودم ضروری می‌دانم. به نظرم باوجود بچه من بیشتر یاد می‌گیرم و رشد می‌کنم.

بچه‌دار شدن در این دوران هم سخت و هم آسان است. آسان از این نظر که ما به‌راحتی به همه افراد خبره و حتی کسانی مثل خودمان دسترسی داریم و می‌توانیم از توصیه‌ها و مشاوره‌هایشان بهره ببریم و سخت از این نظر که همین دسترسی راحت به ما این حس را القا می‌کند که ما چون شبیه این توصیه‌ها عمل نمی‌کنیم پس قطعاً والدین خوبی نیستیم.

مطمئنم که دوست دارم بچه داشته باشم اما اینکه چه زمانی مناسب‌ترین زمان برای من است قطعاً نمی‌دانم یعنی ممکن است از زود یا دیر بچه‌دار شدن پشیمان شوم که به نظرم این برای هرکس دیگری نیز ممکن است اتفاق بیفتد.

قصد دارم در این وبلاگ کمی بیشتر راجع به مطالعاتم در موضوع تربیت بنویسم و شاید روزی سایتی مجزا برای این کار در نظر بگیرم. امیدوارم که خوب پیش برود و برای خوانندگان هم مفید واقع شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

مهارت های زندگی را بیاموزیم و آموزش دهیم.


کاش می شد به جای وقت گذراندن در مدارس کنونی فرزندانمان وقتشان را با یادگیری مهارتهای زندگی پر می کردند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

ما در قبال فرزندانمان مسئولیم.


EvgenyAtamanenko/shutterstock.com


حالا که بزرگ شده ام به نوعی استقلال بیشتری دارم تازه میفهمم که چرا بیشتر از زندگی ام لذت می برم. چون این من هستم که برای خودم تصمیم می گیرم. تصمیم میگیرم که چه بخورم؟ چه وقت بخورم؟ چه بپوشم؟ با چه کسی رفت و آمد کنم؟ کجا بروم و چه وقت بروم؟ و ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh