۱۱ مطلب با موضوع «تجربیات من» ثبت شده است

چرا نباید به یک روش برنامه ریزی اکتفا کنیم؟

                                   

 

به لطف جشنواره کتابستان طاقچه مدتی است که اعتبار کتابخانه همگانی طاقچه را دریافت کرده‌ام و ساعات مطالعه‌ام در روز افزایش‌یافته است.

اگر نمی‌دانید طاقچه چیست باید بگویم که طاقچه اپلیکیشنی است برای کتاب‌خوانی و شما می‌توانید کتاب‌های موردنظر خودتان را در آن یافته و خریداری کنید و مطالعه کنید. از خوبی‌های طاقچه نسبت به رقبایش جشنواره‌ها و تخفیفاتی است که روی قیمت کتاب‌ها می‌گذارد همچنین اکثر کتاب‌ها با بهترین ترجمه موجود و با قیمت مناسب یافت می‌شود.

یکی از این کتاب‌ها کتابی است به نام فرمول برنامه‌ریزی نوشته دیمون زاهاریادس و ترجمه امیر پویا چراغی که نشر نوین آن را منتشر کرده است و در آن نویسنده به صورت خلاصه و کاربردی از اکثر روش‌های برنامه‌ریزی صحبت می‌کند و در ضمن بیان معایب و مزایای هر روش درنهایت روشی برای برنامه‌ریزی پیشنهاد می‌کند که بسته به شرایط خود بتوانید از آن استفاده کنید.

این کتاب 10 روش معروف برنامه‌ریزی ازجمله روش Pomodoro،  MIT (Most Important Things)، کانبان، GTD (Getting Things Done) و ... را شرح می‌دهد. من باوجوداینکه اکثر این روش‌ها را می‌دانستم اما چیزی که برایم در این کتاب جالب بود جمع‌آوری این روش‌ها در کنار یکدیگر، شناسایی محدودیت‌ها و فواید هر روش و در انتها استفاده از ترکیبی از این روش‌هاست. علاوه بر این بیان شیوای کتاب آن را خواندنی‌تر کرده است.

من پیش از این در چند پست راجع به روش برنامه‌ریزی خودم توضیحاتی دادم اما برنامه‌ریزی هم در طی زمان با تغییر شرایط، مشاهده بهره‌وری هر روش برنامه‌ریزی و ... تغییر می‌کند. با مطالعه این کتاب تصمیم گرفتم در برنامه‌ریزی‌ام تغییراتی ایجاد کنم و از این پس با این روش پیش بروم.

  1. تخلیه مغزی یا بیرون ریزی تمام کارهای که در ذهن دارم.
  2. تهیه لیست کلی بلندمدت (اهداف 5 ساله و 1 ساله) به همراه deadline

مثال: ساختن سایت

  1. تهیه لیست کلی کوتاه مدت (اهداف ماهیانه و هفتگی) با جزئیات بیشتر  با مشخص کردن deadline

در لیست بلندمدت به دلیل اینکه اهداف خیلی کلی هستند مبهم به نظر می‌آیند. درنتیجه لیست کوتاه مدت را از روی همان لیست بلندمدت تهیه می‌کنم اما تفاوت آن در این است که اهداف در آن به صورت واضح و روشن با ذکر جزئیات و مراحل نوشته می‌شوند.

مثال: ساختن سایت شامل

  1. خرید هاست و دامین
  2. نصب ورد پرس
  3. ...
  1. لیست روزانه

خوب این روتینی است که به صورت دوره‌ای انجام می‌شود. اما یکی از روش‌های که من جدیداً به کار گرفته‌ام استفاده از زمان‌های 30 دقیقه‌ای است که آن را از روش Pomodoro  الهام گرفته‌ام. به این صورت که هرروز کارهای روتینی که چه در راستای اهداف بلندمدت باشد مثل تمرین زبان یا مطالعه کتاب چه کارهای روزمره مثل تمیزکاری و ... را در یک یا چند تایم 30 دقیقه‌ای انجام می‌دهم. از فواید این روش این است که می‌توان از زمان‌های به‌ظاهر مرده که معمولاً صرف وب گردی، اینستاگرام و تلویزیون و غیره می‌شود استفاده مفید کرد. هم اینکه نیم ساعت آن‌قدر کوتاه هست که تنبلی بر آدم غلبه نکند.  

البته این برنامه ممکن تمام روزها 100 درصد انجام نشود و اینجاست که اولویت‌ها به کار می‌آید. من 3 اولویت اصلی روزانه خودم را مشخص کرده‌ام تا در تمام روزها زنجیره اهداف اصلی‌ام قطع نشود.

به تجربه دریافته‌ام که انجام یکسری کارها وقتی سودبخش که روزانه تکرار شود و به صورت عادت دربیاید به‌طور مثال تمرین زبان. اما کارهایی هم هستند که تمرکز در انجام آن‌ها مهم‌تر است و بهتر است به جای اینکه هرروز نیم ساعت به آن اختصاص دهیم یک روز در هفته 3 ساعت برای آن در نظر بگیریم. مثلاً آموزش برنامه‌نویسی

در آخر ذکر این نکته ضروری است که حتماً یک روز در هفته را به استراحت و گردش و تفریح اختصاص دهید تا هم بهره‌وری‌تان افزایش یابد و هم اینکه بتوانید باانرژی بیشتری به کارهایتان بپردازید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

اهمال کاری دقیقا چیست؟


اهمال کاری یعنی پستی که 2 ماه پیش می خواستم آن را بنویسم تا به امروز به تعویق انداخته ام اما با این وجود نتوانسته ام متن بهتری بنویسم.

من آدم کمال طلبی بودم حالا نیز هستم اما خیلی بهتر از قبل شده ام. تنبلی و اهمال کاری ام نیز به این کمال طلبی دامن می زند. چرا؟ چون همیشه برای کارهایی مثل گشتن در اینستاگرام وقت داشتم اما برای کتاب خواندن یا وقت گذاشتن روی یادگیری مهارتی که مدت هاست تصمیم داشتم یاد بگیرم وقت نداشتم. با خودم میگفتم کارهای ضروری تری دارم اما روزی حدودا 1-2 ساعت در اینستاگرام بودم بدون اینکه خروجی مفیدی داشته باشم.

دیشب اما اینستاگرام را پاک کردم. البته به خودم قول داده ام جمعه ها دوباره آن را نصب کنم . امروز که اینستاگرام ندارم کلی کتاب خواندم. چند درس از متمم خواندم. انگلیسی خواندم.

البته این همه ماجرا نیست. شاید با وجود اینستاگرام بازهم زبان می خواندم یا کمی هم مطالعه می کردم. نکته مهم اینجاست که امروز حس پوچی ندارم. به دو دلیل:

1-      اینستاگرام این حس را به من القا می کرد که همه عالی هستند و فقط من از همه چیز عقب هستم و به هیج جا نرسیده ام و ... ( البته متوجه شده ام که برای این حس کلمه ای هست به عنوان FOMO(Fear Of Missing Out) .

2-      آنقدر در اینستاگرام می گشتم که در نهایت با حالت تهوع و سردرد از آن خارج می شدم. یک جورهایی مثل سرخوشی که تنها چند دقیقه اثر آن باقی می ماند.

تقریبا دو سال پیش بود که مشابه این کار را نیز انجام داده بودم با این تفاوت که تنها چند پیج را بوکمارک کرده بودم و یک روز در میان به آن ها سر می زدم و می توان گفت آن سال بیشترین بهره وری را داشتم.

حالا دوباره می خواهم همین کار را انجام دهم. شاید یک جورهایی مینیمالیسم دیجیتال محسوب شود چرا که یکی از اهدافم در سال جدید مینیمالیست بودن است.

 

راه های زیادی برای اهمال کاری و جلوگیری از به تاخیر انداختن کارها پیشنهاد شده است اما به نظر من مهمترین دلیل آن لااقل برای من سردرگمی در بین اهداف مختلف، نداشتن اولویت در کارها و کمال طلبی است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

پایان‌نامه نوشتن چه فوایدی برایم داشت؟

post48


در یک سال گذشته به خصوص در چند ماه اخیر کاملاً درگیر پایان‌نامه نویسی بوده‌ام و در این راه سختی‌ها و تجربیات زیادی کسب کردم، آزمایشاتم به مشکل خورد، پایان‌نامه‌ام هر سری با کلی اشکالات فنی و نگارشی برگشت می‌خورد و روزی نبود که گوشه‌ای از ذهنم مشغول آن نباشد. اما ا طرفی دیگر این مسیر برایم آموخته‌های زیادی به همراه داشت که دوست دارم در اینجا راجع به آن‌ها بنویسم.

1-     تولید محتوا

کسانی که پایان‌نامه ارشد را گذرانده باشند می‌دانند که نوشتن پایان‌نامه و مقاله و به خصوص مقالات انگلیسی باید از زبان خودمان باشد. یعنی هر مطلبی که می‌نویسیم باید درک ما از آن جمله باشد و کپی صرف یک جمله یا پاراگراف نوعی سرقت ادبی محسوب می‌شود تا جایی که حتی سایت‌هایی برای بررسی این موضوع نیز وجود دارند (البته انگلیسی).

همین موضوع به من کمک کرد تا بیشتر با مفهوم تولید محتوا آشنا شوم و در زمینه‌های دیگر هم به این موضوع توجه کنم و سعی کنم کمتر کپی کاری کنم.

 

2-     یافتن مقالات

یافتن مقاله اصلاً کار سختی نیست اما اگر بخواهیم دقیقاً چیزی را بیابیم که به موضوع ما مرتبط باشد، داستان کمی فرق می‌کند. البته گوگل در این زمینه هم کمک بسیاری می‌کند اما تا وقتی با کلیدواژه‌ها و کلمات اساسی موضوعمان آشنا نباشیم در میان هزاران مقاله سردرگم خواهیم شد.

پروسه پایان‌نامه نویسی به من کمک کرد تا بدانم که چگونه دنبال یافتن موضوع موردنظرم باشم، درواقع نوعی توفیق اجباری که به من نحوه جستجو در گوگل و نحوه دانلود مقالات انگلیسی را آموخت.

سایتی که من برای دانلود مقالات از آن استفاده می‌کردم سایت https://sci-hub.tw است.

 

3-     ریختن ترس از خواندن مطالب انگلیسی

این مورد برای خودم از همه جالب‌تر و سودمندتر بود. یادم نمی‌رود اولین روزی را که شروع به خواندن مقاله‌ای انگلیسی کردم و از دیدن حجم آن به این فکر افتادم که چطور این همه مقاله انگلیسی را در این مدت کم بخوانم اما بعد از یکی دو هفته چنان راه افتادم که روزی حتی 10 مقاله را بررسی می‌کردم.

مطالعه مطالب انگلیسی آن هم در شرایطی که چاره دیگری نداشتم کم‌کم مرا به سمت سایت‌های انگلیسی سوق داد طوری که هرروز کلی مطالب جالب که در Pocket ذخیره کرده بودم می‌خواندم و اصلاً دیگر از خواندن ترسی نداشتم.

 

4-     روش صحیح خواندن مقالات

خوب اینکه بتوانیم یک مقاله را به صورت صحیح بخوانیم و وقت زیادی روی قسمت‌های کم‌اهمیت و حتی بی‌ربط آن نگذاریم، شاید فقط به درد مطالعات آکادمیک بخورد اما راستش برای من این‌طور نبود چراکه کم‌کم مدل مطالعه‌ام حتی در کتاب‌های عمومی و مطالعات آزادم هم تغییر کرد. طوری که به هر کتاب تنها تا 100 صفحه اول فرصت می‌دهم و اگر موضوع یا گاها نحوه نگارشش جذبم نکرد، آن را کنار می‌گذارم کاری که پیش از این انجام نمی‌دادم و همین باعث می‌شد که مطالعه یک کتاب فقط به خاطر اینکه تمام شود ماه‌ها طول بکشد.

 

5-     یادگیری  Office Word

من راهنمایی که بودم کلاس‌های ICDL مجتمع فنی تهران را شرکت می‌کردم و همیشه فکر می‌کردم دیگر در WORD چیزی نمانده که من بلد نباشم چراکه در آن کلاس‌ها حتی Mail Merging را به ما آموزش دادند اما پایان‌نامه این فرصت را برایم به وجود آورد که باز هم نکات بیشتری از WORD را بیاموزم که پیش از این نمی‌دانستم.

 

6-     یادگیری Endnote

قبلاً که رفرنس دهی را به صورت دستی انجام می‌دادم، می‌دانستم که برنامه برای رفرنس دهی خودکار وجود دارد اما چون فکر می‌کردم به زحمت یادگیری‌اش نمی‌ارزد تا این اواخر از آن استفاده نمی‌کردم اما خوب وقتی دیدم با پاک کردن یا اضافه کردن حتی یک رفرنس باید دوباره از اولی همه پایان‌نامه‌ام را بررسی و اصلاح کنم به قدرت این برنامه ایمان آوردم و برخلاف تصورم کار با آن بسیار ساده بود.

من با اینکه هم به خوبی تایپ و Word و کار با اینترنت را بلد بودم اما باز هم به مشکلات زیادی برخوردم و خیلی دوست دارم ویدیویی آماده کنم که مرحله‌به‌مرحله آماده سازی متن پایان‌نامه را بیاموزد و امیدوارم در اولی فرصت بتوانم این ویدیو را آماده کنم تا سایر دانشجویان از این مسیر پرفراز و نشیب لذت ببرند.

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

13 فایده وبلاگ نویسی


شاید هنوز وبلاگ نویسی‌ام آن‌گونه که می‌خواهم نشده است اما من هرگز ناامید نمی‌شود و حالا بیش از هر موقع می‌دانم که تنها با تمرین و تکرار می‌توان رشد و پیشرفت کرد؛ اما در همین مدت کوتاه هم (البته اگر آن سال‌های دور نوجوانی وبلاگ نویسی را کنار بگذاریم) فوایدی از نوشتن نصیبم شده که به یکی از کارهای دوست‌داشتنی‌ام تبدیل‌شده است.

13 فایده‌ای که وبلاگ نویسی برای من داشته است:

1-     باعث شده برای نوشتن تجربیاتم در اینجا برخی عادات خوب را در خودم ایجاد کنم.

2-     نوشتن منظم نظم را در من به وجود آورده که خود زیرمجموعه عادات خوب است.

3-     اقدام به نوشتن که مدت‌ها در پی عملی کردنش بودم.

4-     باعث شده برای نوشتن مؤثر به دنبال کسب دانش و اطلاعات مفید و سودمند از طریق کتاب، فیلم و... بروم.

5-     وقتی به این می‌اندیشم که در مورد چه موضوعی بنویسم کلی ایده به ذهنم سرازیر می‌شود چه در مورد نوشتن چه درزمینه های دیگر زندگی.

6-     هرروز در پی کسب تجربه مای جدید هستم تا بازخورد و نتایج آن‌ها را در وبلاگم منتشر کنم.

7-     از دیده شدن و قضاوت شدن نمی‌ترسم.

8-     برای بهبود نوشته مای خود هرروز می‌خوانم و می‌نویسم.

9-     به‌واسطه وبلاگ نویسی دوستان خوبی پیداکرده‌ام که با خواندن وبلاگشان دانشم روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

10-نوشتن به من ذوق و انگیزه می‌دهد و هرروز به شوق نوشتن یک پست دیگر در وبلاگ سایر کارهایم را انجام می‌دهم.

11-وبلاگ نویسی باعث شده بیشتر به نکات نگارشی، نقطه‌گذاری و نحوه نوشتن کلمات توجه کنم.

12-وبلاگ نویسی دایره مطالعات مرا افزایش داده و حالا علاوه بر ادبیات، به روانشناسی، سبک زندگی، کتاب‌هایی که راجع به نوشتن هستند نیز علاقه‌مند شده‌ام و آن‌ها را می‌خوانم.

13-نگرشم به زندگی عوض‌شده و دیگر آن آدم سابق بادید محدود به اطرافم نیستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

میکرو اکشن همیشه جواب نمی‌دهد


دو سال پیش با خواندن این مطلب در متمم برنامه جدیدی برای خودم تنظیم کردم و در آن برای هرروز کلی کار تعریف کردم.

طبق معمول چندهفته‌ای برنامه خوب پیش می‌رفت اما بعد از مدتی خیلی از کارها انجام نمی‌شد. در ابتدا فکر می‌کردم مشکل از زمان‌بندی است اما تنها این مشکل نبود. مشکل این بود که حجم کارهایی که برای خودم تعریف کرده بود زیاد بود. مثلاً هرروز باید 5 کار مختلف 15 تا 30 دقیقه‌ای انجام می‌دادم .

سرانجام به این نتیجه رسیدم که همه کارها را نمی‌توان هرروز انجام داد بخصوص کارهایی که نیازی نیست به عادت تبدیل شود. درواقع من دچار افراط در میکرو اکشن شده بود.

مثالی می‌زنم تا موضوع روشن‌تر شود.

شما هر صبح و هر شب مسواک می‌زنید و نمی‌توانید 6 روز در هفته مسواک نزنید و یک‌دفعه روز جمعه 14 بار مسواک بزنید.

اما برخی کارها نه‌تنها در 15 دقیقه و کمی بیشتر انجام نمی‌شود بلکه آماده‌سازی برای انجام آن‌ها خودش زمان نیاز دارد. مثلاً من قصد داشتم هرروز یک نوع قهوه بیاموزم و درست کنم. یا اینکه یک پادکست را گوش کنم و متن آن را بنویسم؛ اما در 15 یا حتی 30 دقیقه شدنی نبود.

درنتیجه کارها را کم کردم و برخی از کارها را هم به یک روز میان یا 2 بار در هفته کاهش دادم تا هم وقت بیشتری روی انجام آن‌ها بگذارم و هم روزهایم را از این شلوغی بی‌انتها نجات دهم.

حالا برنامه‌ام خلوت‌تر، منسجم‌تر و انجام آن به‌مراتب ساده‌تر است. ضمن اینکه مدام در حال سوییچ کردن از کاری به کاری دیگر نیستم و تمرکزم نیز افزایش‌یافته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

همیشه دفترچه‌هایتان را به همراه داشته باشید


تابه‌حال چند بار پیش‌آمده که درجایی بوده‌اید و ایده‌ای ناب به ذهنتان رسیده است اما چون نتوانسته‌اید آن را درجایی یادداشت کنید به‌سرعت فراموش کرده‌اید؟

البته این روزها به مدد تلفن همراه کمتر ایده‌ای است که به فراموشی سپرده شود. راستش خود من هم کمتر از دفترچه استفاده می‌کنم و تلفن همراه را جایگزین آن کرده‌ام؛ اما می‌دانم که دفترچه‌ای کوچک تا چه حد در ثبت و گسترش ایده مؤثرتر عمل می‌کند.

مثلاً به این بیندیشید که درجایی نشسته‌اید و ناگهان ایده‌ای به فکرتان می‌رسد و آن را در دفترچه یادداشت می‌کنید اما کار به همین‌جا ختم نمی‌شود انگار که این دفترچه و قلم ما را وامی‌دارد تا ادامه دهیم و ممکن است تا آنجا پیش رویم که ببینیم چندین صفحه نوشته‌ایم. جالب است نه؟ امکانی که به دلیل سخت‌تر بودن در تلفن همراه کمتر پیش می‌آید.

به‌هرحال من سعی می‌کنم تا جای ممکن دفترچه‌ای به همراهم داشته باشم؛ اما قصد دارم یکی از بهترین اپلیکیشن هایی که در این زمینه برای من مفید بوده را معرفی کنم.


Google keep

تقریباً دو سالی می‌شود که این اپلیکیشن را در تلفن همراه خود نصب‌کرده‌ام و پارسال هم نسخه دسکتاپ آن را روی لپ‌تاپم نصب کردم.

این اپلیکیشن ویژگی‌های خیلی خوبی دارد که جزو محبوب‌ترین‌ها برای من است مثلاً:

1-     در تلفن همراه به‌صورت آفلاین قابل‌دسترسی است.

2-     کاربری ساده‌ای دارد و خیلی سریع می‌توان متنی در آن نوشت به‌طوری‌که من از نوشتن ایده‌ای که به ذهنم می‌رسم تا کارهای روزانه و لیست خرید و حتی لغات جدید انگلیسی را در آن وارد می‌کنم.

3-     امکان گذاشتن برچسب برای مطالب که خیلی راحت می‌توان مطالب را پیدا کرد.

4-     امکان افزودن عکس

5-     امکان افزودن check box

6-     امکان ایجاد reminder

7-     Pin کردن مطالب تا در بالای صفحه نشان داده شوند

8-     امکان رنگی کردن پس‌زمینه تا بتوان موضوعات مختلف را بارنگ‌های مختلف نشان داد

9-     از همه مهم‌تر اینکه می‌توان آن را بین دسکتاپ و تلفن همراه sync کرد.

اما خوب در کنار این مزایا به نظرم یکی از معایب آن این است که نمی‌توان متنی را هایلایت کرد یا متون را رنگی نوشت.

این هم تصویری ازGoogle keep  من

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

تجربه من از یادگیری زبان انگلیسی (2)


در پست پیشین روند یافتن بهترین راه تمرین و یادگیری زبان با توجه به شرایطم را برایتان شرح دادم و در این پست قصد دارم نحوه یادگیری خودم با این متد را توضیح دهم.

همانطور که در پست قبل اشاره کردم در حال حاضر مشغول یادگیری زبان از طریق ویدویوهای تد هستم و دلیلش را نیز خدمتتان عرض کردم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

تجربه من از یادگیری زبان انگلیسی (1)


از وقتی که کلاس پنجم ابتدایی بودم شروع به یادگیری زبان کردم و تقریبا همه فصول سال به کلاس زبان می رفتم و اتفاقا علاقه و انگیزه کافی هم داشتم و برای یادگیری آن وقت می گذاشتم اما راستش از روبرو شدن با لغات زیاد و همچنین مکالمه با به کاربردن کلمات اشتباه و تلفظ غلط می ترسیدم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

خستگی لذت بخش

9


بالاخره اولین روز کاری من هم رسید و چقدر احساس خوشایندی دارد خستگی ناشی از کار. امروز با اینکه کلا 5 ساعت خارج از خانه بودم اما به شدت خسته شدم و الان باید بگویم که این خستگی را بسیار دوست دارم خستگی هایی که حاصل یک کار مفید باشند نه تنها اذیت کننده نیست بلکه باعث می شوند آدم فعال تر باشد و با انگیزه ای که پیدا کرده به چندین کار مفید دیگر هم رسیدگی کند. حالا میفهمم چرا افراد شاغل بخصوص زنان شاغل در زندگی شان موفق ترند. زنانی که سر کار می روند، بچه هایشان را به کلاس و گردش می برند، خودشان به فعالیت یا ورزش موردعلاقه شان می رسند، غذایشان سروقت حاضر است و ....

البته این یک قانون کلی نیست اما برای منی که روزهایی که در خانه هستم احساس می کنم مفید نیستم واقعا کار کردن بهترین راه حل است تا دیگر کارهایم را هم با برنامه پیش ببرم و به زندگی که همیشه در ذهن داشتم دست یابم.

حالا دیگر خودم را آدمی میبینم که برای زندگی ام هدف و برنامه دارم و باید سعی کنم روز به روز به اهدافم نزدیکتر شوم حتی اگر هر روز قدم کوچکی بردارم باز هم برایم ارزشمند است. راستش همیشه در اینستاگرام صفحات زنان شاغل موفق را با شوق بیشتری دنبال می کردم و خودم را می دیدم که روزی من هم مثل همان ها خواهم شد و آنها را الگویی برای خودم قرار می دادم و حالا هم دوست دارم با انگیزه و تلاش به راهم ادامه دهم.

جالب اینکه شاغل شدنم همزمان شد با این پستی که نگارای عزیز گذاشته است. لینکش را در اینجا قرار میدهم تا اگر تمایل داشتید بخوانید.

http://www.chi-napooshim.com/item/240-why-should-i-work.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

خودمان را دوست داشته باشیم.



امروز که به کلاس یوگا رفتم آخر کلاس با متنی که مربی برایمان خواند به خودم آمدم. به اینکه چقدر هر روز به گذشته فکر میکنم و از همه بدتر خودم را سرزنش میکنم و در مورد اینکه مردم راجع به من چه فکری میکنند، کلی خودم را اذیت میکنم غافل از اینکه مردم برای سردرد عادی خود بیشتر ناراحت می شوند تا مرگ دیگران! وقتی تو کلاس گفته شد که "من در را به روی گذشته میبندم و با آغوش باز به سمت آینده حرکت میکنم.من میخواهم زندگی کنم"، از اینکه تا الان با ناراحتی هایم به بدنم آسیب رسانده ام حس خوبی ندارم اما از همین لحظه میخواهم زندگی کنم و از زنده بودنم نهایت استفاده را بکنم طوری که در آینده حسرت نخورم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh