۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

کار عمیق

 

حدوداً پاییز سال گذشته بود که با پادکست بی پلاس آشنا شدم و این هم‌زمان شد با شروع آشنایی من با پادکست‌های دیگر (تصمیم دارم در پست‌های آینده بیشتر راجع به پادکست‌هایی که گوش می‌کنم بنویسم). البته پیش از آن چندین بار توسط افراد مختلف پادکست چنل بی به من معرفی شد اما خوب راستش اوایل علاقه‌ای به آن پیدا نکردم (البته بعدها به واسطه شرایطی که برایم پیش آمد، چندین قسمت از آن را گوش کردم و بسیار هم لذت بردم.)

وقتی با بی‌پلاس آشنا شدم آن‌قدر جذبم کرد که تمام اپیزودهای منتشرشده را گوش کردم. به‌شخصه به کتاب‌های غیر داستانی بیشتر از کتاب‌های داستانی علاقه‌مندم و موضوع این پادکست با علاقه‌ام کاملاً سازگار بود.

دقیقاً دو هفته پیش که علی بندری عزیز در این پادکست از کتاب "کار عمیق" گفت،  من آن‌قدر به خواندن آن علاقه‌مند شدم که همان روز آن را از طاقچه خریدم و شروع به خواندن کردم. کتابی که درنهایت از خواندن آن راضی بودم و دریافت‌های زیادی از آن داشتم.

کال نیوپورت (Cal Newport) نویسنده کتاب "کار عمیق" همان‌طور که از نامش هم مشخص است در این کتاب از کار عمیق گفته است. کمیاب شدن کار عمیق در این روزها آن هم به واسطه وجود انواع شبکه‌های اجتماعی، باارزش بودن دسترسی و نحوه طراحی محیط‌های کاری در این دوران، ارائه راهکارهایی برای داشتن تمرکز و انجام کار عمیق، فواید کار عمیق و حتی صحبت از کارهایی که نیاز به عمیق بودن ندارد. حتی چندین مثال از افراد معروف که دستاوردشان حاصل کار عمیق آن‌هاست.

یکی از مواردی که افراد موفق را از سایر افراد متمایز می‌کند انجام کار عمیق است. در کتاب از روش‌های مختلف پرداختن به کار عمیق سخن گفته‌شده است. افرادی که چند ماه در سال را در محلی به‌دوراز هرگونه ارتباط به انجام کار عمیق اختصاص می‌دهند تا افرادی که روزانه تا 4 ساعت کار عمیق بدون وقفه انجام می‌دهند. پیشنهاد کتاب برای تازه‌کاران هم شروع با 1 ساعت کار عمیق در روز است.

همچنین او در این کتاب از محدود بودن قدرت اراده سخن گفته است. هنگامی‌که ما بیشتر قدرت اراده خود صرف کارهای کم‌عمق می‌کنیم انجام کارهای عمیق به‌شدت برایمان مشکل خواهد بود. به همین دلیل است که ما اول صبح اراده بیشتری برای تصمیم‌گیری داریم و هرچه به آخر شب نزدیک می‌شود اراده‌مان به‌شدت کاهش می‌یابد.

پست مرتبط: چگونه صبح ها زودتر بیدار شویم؟

در این کتاب نیوپورت راهکارهایی هم برای انجام کار عمیق ارائه می‌دهد :

  • ساده‌ترین راه برای شروع باثبات جلسات کار عمیق، این است که آن‌ها را به عادات منظم و ساده تبدیل کنید.
  • قوانین و فرایندهایی برای خود تنظیم کنید تا ساختار تلاش‌هایتان را حفظ کند مثلاً ممنوعیت هرگونه استفاده از اینترنت.
  • ارزیابی کار عمیق بر اساس کارهای قابل‌اندازه‌گیری در کوتاه مدت (مثلاً به جای اینکه ارزیابی را بر اساس ارائه 5 مقاله در سال در نظر بگیریم، ساعات کار عمیق روزانه برای انتشار این 5 مقاله را در نظر می‌گیریم که ارزیابی آن در کوتاه مدت امکان‌پذیر است.)
  • وقتی زمانی برای کار عمیق مشخص می‌کنید با شدت زیاد و بدون متوقف کردن کار آن را انجام دهید تا مغز روی موضوع متمرکز شود.
  • از مدیتیشن مولد (پیاده‌روی، دویدن، دوش گرفتن و ...) برای تمرکز روی موضوع موردنظرتان کمک بگیرید و هرگاه ذهن از موضوع منحرف شد به‌آرامی آن را بازگردانید.
  •  

در اینجا دوست دارم به برخی از نکات جالب کتاب اشاره‌کنم:

دو توانایی اصلی برای رشد در اقتصاد جدید، 1) توانایی سریع ماهرشدن در کارهای سخت و 2) توانایی تولید در سطح ممتاز، هم از نظر کیفیت و هم از نظر سرعت.

اگر تولید نکنید پیشرفت خواهید کرد. مهم نیست که چقدر ماهر یا بااستعدادید.

اگر در لحظاتی که حوصله‌تان سر می‌رود مثلاً مجبور باشید منتظر دوستتان باشید، سریعاً با نگاهی به گوشی هوشمندتان احساس راحتی کنید پس مغزتان احتمالاً به مرحله‌ای رسیده است که دیگر برای انجام کار عمیق آماده نیست.

 

تیم فریس می‌گوید: "عادت کنید به چیزهای بد کوچک اجازه بدهید تا اتفاق بیفتند. اگر این کار را نکنید، هیچ‌وقت زمان لازم را برای کارهای متحول کننده نخواهید یافت."

 

مطالعه کتاب "کار عمیق" آن هم در شرایطی که نیاز به چنین کتابی را کاملاً احساس می‌کردم بسیار لذت‌بخش و مفید بود. این کتاب از آن دست کتاب‌هایی است که مطالعه و به کار بستن پیشنهادات آن را به‌شدت پیشنهاد می‌کنم.

 

ترجمه فارسی این کتاب توسط نشر نوین منتشرشده است. همچنین نسخه مجازی آن را می‌توانید از طاقچه دریافت کنید.

ضمناً فراموش نکنید که پیش از خواندن کتاب حتماً اپیزود 22 پادکست چنل بی را گوش کنید و لذت ببرید.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

چگونه صبح ها زودتر بیدار شویم؟

                                       
 

خیلی‌ها بیدار شدن در صبح زود را عاملی برای موفقیت افراد می‌دانند که البته به نظر من کاملاً درست است. اما موضوع اینجاست که چگونه همیشه صبح زود سر ساعت معینی از خواب بیدار شویم؟

در مطلبی با عنوان " از صبح‌ خود مراقبت کنید" راجع به این موضوع نوشتم که انرژی ما در اول روز زیاد است و مغز ما تصمیمات عاقلانه‌تری می‌گیرد و هرچه به انتهای روز نزدیک می‌شویم حتی گرفتن تصمیمات ساده مانند اینکه آن کیک شکلاتی که در یخچال چشمک می‌زند را بخوریم یا نه! هم سخت می‌شود.

صبح زود بیدار شدن دلیل و انگیزه‌ای می‌خواهد تا ما به شوق آن هرروز از رختخواب بیرون بیاییم و صبح خود را زودتر از دیگران آغاز کنیم.

 

هدف خود را مشخص کنید.

در کتاب "کار عمیق" که به زودی در مطلبی جداگانه راجع به آن خواهم نوشت، خواندم که وقتی هدفتان را از انجام کاری مشخص کردید دیگر در هنگام انجام آن کار به این فکر نکنید که چرا باید این کار را انجام دهم . به نظر من این در مورد صبح زود بیدار شدن هم صدق می‌کند چراکه هنگام خواب ذهن ما ترجیح می‌دهد به خواب ادامه دهد تا اینکه به خود سختی بیدار شدن و بیرون آمدن از رختخواب را بدهد.

 

برای خود مشوق و انگیزه‌ای در نظر بگیرید.

شاید شما هم همیشه دوست داشته‌اید کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید اما به هر دلیل فرصت آن پیش نمی‌آید و در طول روز وقت کافی برای انجام آن ندارید.

ساعات اولیه روز و آرامش و انرژی محیط و طلوع زیبای خورشید همه و همه به شما کمک می‌کند تا کاری که همیشه دوست داشتید انجام دهید شروع کنید.

برای این کار بهتر است یک برنامه کلی و گام‌های جزئی آن را مشخص کنید تا هم ابهام داشته باشد هم با هر گام پیش رفتن انگیزه‌تان برای ادامه افزایش یابد.

 

اگر خودتان را دوست دارید بیشتر از همه برای "خودتان" وقت بگذارید.

اگر نگاهی به روتین روزانه خود بیندازیم می‌بینیم که در طول روز یا برای خودمان وقتی نداریم یا اینکه وقت خیلی کمی به خودمان اختصاص می‌دهیم. چراکه بیشتر وقت ما برای کار کردن برای دیگری، رسیدگی به امور روزمره، فرزند و ... صرف می‌شود.

ایده بیدار شدن در صبح زود به ما این امکان را می‌دهد پیش از آن برای دیگران وقت صرف کیم زمانی را به خودمان اختصاص دهیم تا هم بیش‌ترین انرژی‌مان را برای خودمان صرف کنیم و هم اینکه با شادابی بیشتر به کارهای دیگر ادامه دهیم.

 

یک روتین دوست‌داشتنی برای صبح خود داشته باشید.

هرکسی دوست دارد صبح خود به‌گونه‌ای خاص آغاز کند. مثلاً من سال‌هاست که صبح‌ها به محض بیدار شدن از خواب 2 لیوان آب ولرم به همراه آب‌لیموی تازه و گاهی عسل می‌نوشم و این نوشیدنی علاوه بر گوارا بودن به ذهن من این پیام را می‌دهد که هوشیار شده‌ام.

پس‌ازآن 3 صفحه می‌نویسم که ایده آن را از کتاب "راه هنرمند" گرفته‌ام. این کار نه‌تنها باعث تخلیه ذهنی می‌شود گاها هم متن‌های خوبی از آب درمی‌آید که در نوشتن مطالب از آن‌ها کمک می‌گیرم.

همچنین باید اعتراف کنم اعتیاد من به قهوه صبح علاوه بر بالا بردن سطح انرژی یک حس خوب وصف‌ناپذیر به من می‌دهد که راستش حاضر نیستم آن را با چیز دیگری عوض کنم.

بعضی از افراد هم صبح‌ها باکمی ورزش یا مدیتیشن یا حتی رسیدگی به گل‌های آپارتمانی یا باغچه سرحال می‌شوند و روز خود را آغاز می‌کنند. بهتر است روتینی برای صبح در نظر بگیرید تا به شوق آن از رختخواب بیرون بیایید.

 

دوست دارم این مطلب را با جمله‌ای از "جرزی گریگورک" به پایان برسانم که می‌گوید: " انتخاب‌های سخت، زندگی را آسان می‌کند و انتخاب‌های آسان، زندگی را سخت می‌کند."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

چرا نباید به یک روش برنامه ریزی اکتفا کنیم؟

                                   

 

به لطف جشنواره کتابستان طاقچه مدتی است که اعتبار کتابخانه همگانی طاقچه را دریافت کرده‌ام و ساعات مطالعه‌ام در روز افزایش‌یافته است.

اگر نمی‌دانید طاقچه چیست باید بگویم که طاقچه اپلیکیشنی است برای کتاب‌خوانی و شما می‌توانید کتاب‌های موردنظر خودتان را در آن یافته و خریداری کنید و مطالعه کنید. از خوبی‌های طاقچه نسبت به رقبایش جشنواره‌ها و تخفیفاتی است که روی قیمت کتاب‌ها می‌گذارد همچنین اکثر کتاب‌ها با بهترین ترجمه موجود و با قیمت مناسب یافت می‌شود.

یکی از این کتاب‌ها کتابی است به نام فرمول برنامه‌ریزی نوشته دیمون زاهاریادس و ترجمه امیر پویا چراغی که نشر نوین آن را منتشر کرده است و در آن نویسنده به صورت خلاصه و کاربردی از اکثر روش‌های برنامه‌ریزی صحبت می‌کند و در ضمن بیان معایب و مزایای هر روش درنهایت روشی برای برنامه‌ریزی پیشنهاد می‌کند که بسته به شرایط خود بتوانید از آن استفاده کنید.

این کتاب 10 روش معروف برنامه‌ریزی ازجمله روش Pomodoro،  MIT (Most Important Things)، کانبان، GTD (Getting Things Done) و ... را شرح می‌دهد. من باوجوداینکه اکثر این روش‌ها را می‌دانستم اما چیزی که برایم در این کتاب جالب بود جمع‌آوری این روش‌ها در کنار یکدیگر، شناسایی محدودیت‌ها و فواید هر روش و در انتها استفاده از ترکیبی از این روش‌هاست. علاوه بر این بیان شیوای کتاب آن را خواندنی‌تر کرده است.

من پیش از این در چند پست راجع به روش برنامه‌ریزی خودم توضیحاتی دادم اما برنامه‌ریزی هم در طی زمان با تغییر شرایط، مشاهده بهره‌وری هر روش برنامه‌ریزی و ... تغییر می‌کند. با مطالعه این کتاب تصمیم گرفتم در برنامه‌ریزی‌ام تغییراتی ایجاد کنم و از این پس با این روش پیش بروم.

  1. تخلیه مغزی یا بیرون ریزی تمام کارهای که در ذهن دارم.
  2. تهیه لیست کلی بلندمدت (اهداف 5 ساله و 1 ساله) به همراه deadline

مثال: ساختن سایت

  1. تهیه لیست کلی کوتاه مدت (اهداف ماهیانه و هفتگی) با جزئیات بیشتر  با مشخص کردن deadline

در لیست بلندمدت به دلیل اینکه اهداف خیلی کلی هستند مبهم به نظر می‌آیند. درنتیجه لیست کوتاه مدت را از روی همان لیست بلندمدت تهیه می‌کنم اما تفاوت آن در این است که اهداف در آن به صورت واضح و روشن با ذکر جزئیات و مراحل نوشته می‌شوند.

مثال: ساختن سایت شامل

  1. خرید هاست و دامین
  2. نصب ورد پرس
  3. ...
  1. لیست روزانه

خوب این روتینی است که به صورت دوره‌ای انجام می‌شود. اما یکی از روش‌های که من جدیداً به کار گرفته‌ام استفاده از زمان‌های 30 دقیقه‌ای است که آن را از روش Pomodoro  الهام گرفته‌ام. به این صورت که هرروز کارهای روتینی که چه در راستای اهداف بلندمدت باشد مثل تمرین زبان یا مطالعه کتاب چه کارهای روزمره مثل تمیزکاری و ... را در یک یا چند تایم 30 دقیقه‌ای انجام می‌دهم. از فواید این روش این است که می‌توان از زمان‌های به‌ظاهر مرده که معمولاً صرف وب گردی، اینستاگرام و تلویزیون و غیره می‌شود استفاده مفید کرد. هم اینکه نیم ساعت آن‌قدر کوتاه هست که تنبلی بر آدم غلبه نکند.  

البته این برنامه ممکن تمام روزها 100 درصد انجام نشود و اینجاست که اولویت‌ها به کار می‌آید. من 3 اولویت اصلی روزانه خودم را مشخص کرده‌ام تا در تمام روزها زنجیره اهداف اصلی‌ام قطع نشود.

به تجربه دریافته‌ام که انجام یکسری کارها وقتی سودبخش که روزانه تکرار شود و به صورت عادت دربیاید به‌طور مثال تمرین زبان. اما کارهایی هم هستند که تمرکز در انجام آن‌ها مهم‌تر است و بهتر است به جای اینکه هرروز نیم ساعت به آن اختصاص دهیم یک روز در هفته 3 ساعت برای آن در نظر بگیریم. مثلاً آموزش برنامه‌نویسی

در آخر ذکر این نکته ضروری است که حتماً یک روز در هفته را به استراحت و گردش و تفریح اختصاص دهید تا هم بهره‌وری‌تان افزایش یابد و هم اینکه بتوانید باانرژی بیشتری به کارهایتان بپردازید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

اگر برای رشد شخصی خود هزینه نکنید، به آن اهمیتی نخواهید داد

 



داستان از جایی شروع شد که من تصمیم گرفتم برای خودم وب‌سایتی راه‌اندازی کنم و مطالبم را به‌طور پیوسته در آن نشر دهم. وقتی برای خرید هاست و دامین اقدام کردم، هزینه‌ای که باید می‌پرداختم220 هزار تومان (برای یک سال) بود. همین جا کمی مردد شدم که واقعاً من به سایت نیاز دارم یا نه! بالأخره تصمیم گرفتم و خرید را انجام دادم و شروع به راه‌اندازی سایت کردم. اما داستان به همین جا ختم نشد. پرداخت آن هزینه بیش از آن‌که فکرش را کنم مرا به یادگیری بیشتر راجع به وردپرس، راه‌اندازی سایت و مسائل این‌چنینی سوق داده بود. درواقع پول محرک خیلی خوبی بود تا کاری که چند وقتی بود (شما بخوانید چند سال!) به تعویق می‌انداختم بالأخره انجام دهم.

بعد به این نتیجه رسیدم که این دست موارد کم نیستند. مثلاً وقتی دوره‌ای رایگان برگزار می‌شود یا در آن شرکت نمی‌کنیم یا اگر هم شرکت کنیم خروجی آن برایمان آن‌چنان اهمیتی ندارد. اما اگر برای همان دوره پولی پرداخت کنیم سعی می‌کنیم بیش‌ترین استفاده را از آن ببریم که البته نکته جالب اینجاست که ما آن ارزشی که برای پول قائل هستیم گاهی برای چیزهای دیگر حتی وقت هم قائل نیستیم.

پس می‌توان از پول به عنوان محرک و انگیزه‌ای قوی برای پیشبرد اهدافمان استفاده کنیم. چند وقت پیش مطلبی از شاهین کلانتری می‌خواندم که نوشته بود روزهایی که سر ساعت مقرر بیدار نشود یک اسکناس 10 هزارتومانی را پاره می‌کنند و این باعث می‌شود که سروقت بیدار باشند.

در محافل مذهبی هم زیاد شنیده‌ایم که برای اینکه گناه نکنیم تصمیم بگیریم در صورت انجام آن گناه مبلغ معین‌شده‌ای پول را کنار بگذاریم یا صدقه بدهیم.

اگر دقت کرده باشید می‌بینید که اکثر افرادی که کتاب‌های زیادی می‌خرند و مطالعه می‌کنند موفق‌ترند. به نظر من یکی از دلایل آن این است که با خود می‌گویند که وقتی این همه وقت و هزینه برای خرید و مطالعه این کتاب صرف کرده‌اند، اگر راهکارهایش را به کار نبرند و مطالعه کتاب در زندگی‌شان نمود نداشته باشد درواقع با افرادی که آن کتاب را نخوانده‌اند تفاوتی نخواهند داشت. این موضوع در مورد خود من صادق است.

همچنین یکی از دلایلی که من کم لباس می‌خرم اما شیک‌ترین و باکیفیت‌ترین (گران‌ترین) لباسی که می‌توانم را تهیه می‌کنم این است که تمیز و نو نگه‌داشتن آن برایم اهمیت بیشتری دارد تا اینکه بخواهم لباسی ارزان (fast fashion) را نو و تمیز نگه‌دارم. که این هم یکی از دلایل مینیمالیست بودن من است.

 

این موضوع را می‌توان در تمامی زمینه‌های دیگر بسط داد: از ازدواج و والد بهتری بودن تا کار و شغل و رسالت خود در زندگی .

 

در آخر برای اینکه به رشد و پیشرفت شخصی خود بها بدهیم و وقتی برای آن در نظر بگیریم، بهتر است درصدی از درآمد ماهیانه خود را (مثلاً 5%) به این کار اختصاص دهیم  که این کار نه‌تنها به خروجی بهتری منجر می‌شود بلکه در طی زمان هزینه‌ای که صرف کرده‌ایم بازخواهد گشت.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh