در پست روش کتابخوانی من (1) راجع به عادتم در مورد خواندن موازی کتابهای مختلف نوشتم.
در این پست قصد دارم راجع به عادات دیگری که در کتابخوانی دارم صحبت کنم.
عادت اول: تاریخ شروع و پایان مطالعه کتاب
قبلاً وقتی به کتابهایی که خواندهام مراجعه میکردم دقیقاً نمیدانستم که چه زمانی آنها را مطالعه کردهام. اما حالا تاریخ شروع مطالعه را در ابتدای کتاب و تاریخ اتمام آن را در انتهای کتاب یادداشت میکنم تا هم بدانم که چه مدت طول کشید تا این کتاب را بخوانم و هم اینکه وقتی سالها بعد که کتاب را ورق زدم بدانم که چند سال از مطالعه کتاب گذشته است.
عادت دوم: ثبت واژههای منفعل
روزی که در متمم به درس دایره لغات و دامنه واژگان فعال (در گفتگو و در نگارش) در دوره پرورش تسلط کلامی رسیدم، تصمیم گرفتم که ازآنپس واژههای منفعل هر کتابی که میخوانم یادداشت کنم و با مرور آنها کمک این واژگان را به دایره واژگان فعالم اضافه کنم.
عادت سوم: ثبت میزان مطالعه در روز
احتمالاً افراد کتابخوان وبلاگ آقای میثم مدنی را میشناسد. ایشان که در حوزه کتاب و کتابخوانی سایتی پربار دارند، در یکی از پستهایشان راجع به ثبت میزان کتابخوانی است و من هم از همان موقع که این پست را نوشتم سعی کردهام میزان مطالعهام را در فایلی ثبت کنم.
عادت چهارم : مشخص نمودن مطالب جالب یا نکتههای مفید
این عادت را بیشتر افراد کتابخوان دارند چراکه بتوان بعدها وقتی به کتاب مراجعه میکنیم بهجای اینکه آن را دوباره خوانی کنیم (البته بعضی کتابها به نظرم به دوباره خوانی و چندباره خوانی نیاز دارند)، فقط نکاتی از آن را که علامت زدهایم بخوانیم.
برای اینکه راحتتر بتوانم این قسمتهای علامت زده را پیدا کنم معمولاً در ابتدای کتاب شماره صفحاتی که در آنها متنی را علامتگذاری کردهام را مینویسم.
نوشتن راجع به کتاب
سعی میکنم هر وقت کتابی را تمام میکنم نظرم را راجع به آن بنویسم. دلیل این کار برای من این است که بدانم چقدر نسبت به زمانی که کتاب را خواندهام رشد کردهام، نظراتم نسبت به کتابها و در کل دیدگاهم چقدر تغییر کرده است.
تصمیم دارم ازاینپس پیش از خواندن هر کتاب نیز نظرم را راجع به آن بنویسم تا بعد از مطالعه کتاب دیدگاهم را با پیش از خواندن آن مقایسه کنم. به نظرم مقایسه جالبی خواهد بود.