۴ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

روش کتابخوانی من (2)

 

در پست روش کتاب‌خوانی من (1) راجع به عادتم در مورد خواندن موازی کتاب‌های مختلف نوشتم.

در این پست قصد دارم راجع به عادات دیگری که در کتاب‌خوانی دارم صحبت کنم.


عادت اول: تاریخ شروع و پایان مطالعه کتاب

قبلاً وقتی به کتاب‌هایی که خوانده‌ام مراجعه می‌کردم دقیقاً نمی‌دانستم که چه زمانی آن‌ها را مطالعه کرده‌ام. اما حالا تاریخ شروع مطالعه را در ابتدای کتاب و تاریخ اتمام آن را در انتهای کتاب یادداشت می‌کنم تا هم بدانم که چه مدت طول کشید تا این کتاب را بخوانم و هم اینکه وقتی سال‌ها بعد که کتاب را ورق زدم بدانم که چند سال از مطالعه کتاب گذشته است.


عادت دوم: ثبت واژه‌های منفعل

روزی که در متمم به درس دایره لغات و دامنه واژگان فعال (در گفتگو و در نگارش) در دوره پرورش تسلط کلامی رسیدم، تصمیم گرفتم که ازآن‌پس واژه‌های منفعل هر کتابی که می‌خوانم یادداشت کنم و با مرور آن‌ها کمک این واژگان را به دایره واژگان فعالم اضافه کنم.


عادت سوم: ثبت میزان مطالعه در روز

احتمالاً افراد کتاب‌خوان وبلاگ آقای میثم مدنی را می‌شناسد. ایشان که در حوزه کتاب و کتاب‌خوانی سایتی پربار دارند، در یکی از پست‌هایشان راجع به ثبت میزان کتاب‌خوانی است و من هم از همان موقع که این پست را نوشتم سعی کرده‌ام میزان مطالعه‌ام را در فایلی ثبت کنم.


عادت چهارم : مشخص نمودن مطالب جالب یا نکته‌های مفید

این عادت را بیشتر افراد کتاب‌خوان دارند چراکه بتوان بعدها وقتی به کتاب مراجعه می‌کنیم به‌جای اینکه آن را دوباره خوانی کنیم (البته بعضی کتاب‌ها به نظرم به دوباره خوانی و چندباره خوانی نیاز دارند)، فقط نکاتی از آن را که علامت زده‌ایم بخوانیم.

 برای این‌که راحت‌تر بتوانم این قسمت‌های علامت زده را پیدا کنم معمولاً در ابتدای کتاب شماره صفحاتی که در آن‌ها متنی را علامت‌گذاری کرده‌ام را می‌نویسم.


نوشتن راجع به کتاب

سعی می‌کنم هر وقت کتابی را تمام می‌کنم نظرم را راجع به آن بنویسم. دلیل این کار برای من این است که بدانم چقدر نسبت به زمانی که کتاب را خوانده‌ام رشد کرده‌ام، نظراتم نسبت به کتاب‌ها و در کل دیدگاهم چقدر تغییر کرده است.

تصمیم دارم ازاین‌پس پیش از خواندن هر کتاب نیز نظرم را راجع به آن بنویسم تا بعد از مطالعه کتاب دیدگاهم را با پیش از خواندن آن مقایسه کنم. به نظرم مقایسه جالبی خواهد بود.

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

رویای بزرگ


ناراحتم از اینکه رؤیای بزرگی ندارم. البته ناراحتی‌ام بیشتر به خاطر نداشتن رؤیا نیست بلکه به خاطر تلاش نکردن است.

این روزها بیش از همیشه احساس وقت تلف کردن و بیهودگی دارم. مثلاً می‌خوانم اما چیزی نمی‌نویسم مثل کسی که کاملاً به مصرف‌کننده تبدیل‌شده و هیچ تولیدی ندارد.

 درگیر مسائل سطحی شده‌ام حسادت‌هایی که فایده‌ای ندارند و نه‌تنها مرا به‌پیش نمی‌رانند بلکه گاه در مسیر متوقفم می‌کنند.

 آه که انسان چقدر زیاده‌خواه است. هرکسی را که می‌بینم می‌خواهم مثل او باشم گاه سودای مهاجرت دارم، گاه عشق به نویسندگی، گاه هم دلم می‌خواهد ادامه تحصیل دهم و گاهی هم تصمیم می‌گیرم مادر باشم.

دنیای عجیبی است. دلم همه‌چیز را می‌خواهد و هیچ‌چیز نمی‌خواهد. در زمان‌های پرکاری کلی برای خودم برنامه می‌ریزم اما زمان‌های بیکاری‌ام را به سطحی‌ترین شکل ممکن می‌گذرانم. مشکل از کجاست؟ نمی‌دانم.

حتی تعیین اولویت‌ها وقتی به آن‌ها عمل نشود فایده‌ای ندارد.

باید به برنامه قبلی‌ام برگردم. نباید از خستگی و صبح زود بیدار شدن وحشت داشته باشم.

چیزی که مرا نکشد، قوی‌ترم می‌سازد.

باید دوباره به‌روزهای اوج خودم بازگردم.

باید هر مطلبی که می‌خوانم کمی هم بنویسم.

باید اهدافم را روشن و مشخص دنبال کنم و در مسیر حواسم با اهداف دیگران پرت نشود.

رودخانه‌ای عمیق بودن بهتر از دریایی سطحی بودن است.

اگر می‌خواهم به اهدافم برسم باید همه مقدمات آن را رعایت کنم. بیشتر بخوانم و بیشتر عمل کنم و از سنگریزه‌های مسیر و حرف‌های صد من یه غاز اطرافیان هراسی نداشته باشم.

باید هر شب کارهای روز بعد را مشخص کنم تا انگیزه و دلیلی برای بیدار شدن صبح زود بیابم.

باید لحظه سخت بیدار شدن در صبح زود را به جان بخرم تا طلوع خورشید را هدیه بگیرم.

باید پیش بروم و هرروز قدمی بردارم حتی کوچک و ناچیز.

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

به مسیرت ادامه بده.


این‌ها را برای خودم می‌نویسم:

فکر می‌کنی شرایط سخت است؟ فکر می‌کنی امیدی به آینده نیست؟

حتی اگر از آسمان‌ سنگ هم بارید تو به برنامه‌های خودت ادامه بده به هیچ‌چیز و هیچ‌کس جز خدا وابسته و امیدوار نباش. برای بهبود خودت تلاش کن و نگذار حرف اطرافیان (چه از نوع ناامیدکننده آن و چه از نوع الکی خوشحال‌کننده آن) تو را از مسیر بازدارد.

چه‌بسا خیلی از آدم‌هایی که با تلاش زیاد درنهایت موفق نشده‌اند همان‌هایی هستند که درراه با حرفی، حرکتی و یا چیز شبیه به این توقف کرده‌اند و دیگر قادر به طی ادامه مسیر نشده‌اند.

در همه بحبوحه‌های زندگی کسانی بازنده‌اند که باری‌به‌هرجهت‌اند. کسانی که به‌جای بهبود شرایط خود و دیگران و یا در بدترین حالت مقاومت و ادامه مسیر خود، مدام گله و شکایت دارند، کسانی که حتی در بهترین شرایط هم بهانه‌ای برای خود می‌تراشند تا ضعف خود را توجیه کنند.

پس تو این‌گونه نباش. نگذار عوامل بیرونی درون تو را بیش‌ازحد به چالش بکشد. همیشه و در تمام دوران این عوامل به شکلی بوده است.

هرروز که از خواب برمی‌خیزی بدون اینکه به اتفاقات بد فکر کنی شروع به انجام کارهایت کن و پیش برو. بعد از مدتی می‌بینی گرچه تو بر عوامل بیرونی تأثیری نگذاشته‌ای و عوامل شاید به قوت خود باقی‌اند اما عوامل بیرونی هم‌روی تو تأثیر نگذاشته‌اند و این آغاز قوی شدن است.

انسان‌هایی سرافراز از این اتفاقات بیرون آمده‌اند که قوی‌تر بوده‌اند، در یک دورانی انسان‌های قوی‌تر ازلحاظ جسمی و حالا قوی‌تر ازلحاظ روحی.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh

در جامعه‌ای که همه می‌نالند و غر می‌زنند بهترین راهکار چیست؟


معمولاً هرگاه موضوعی ذهنم را درگیر خود می‌کند به مطالبی برمی‌خورم که پاسخ پرسش‌هایم را به‌خوبی می‌دهد. امروز هم به این موضوع می‌اندیشیدم که حالا که صدا و ناله‌های کرکننده افراد – عمدتاً افراد منفعل- همه‌جا را پرکرده است، چه‌کاری می‌توانم انجام دهم تا هم روحیه‌ام را از دست ندهم و هم اینکه از این فرصت استفاده کنم و به‌پیش روم.

امروز که این مطلب و این مطلب را خواندم دیدم که پاسخ سؤالاتم را به نحوی گرفته‌ام.

این روزها من هم مثل بسیاری از افراد نگرانم اما خوب می‌دانم که با غر زدن و نالیدن وضع نه‌تنها خوب نمی‌شود بلکه ما را نیز تنبل‌تر می‌کند و از حرکت وامی‌دارد.

من آدمی هستم که به‌سرعت تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار می‌گیرم و با ایجاد وضع بغرنج به اضطراب و استرس دچار می‌شوم. این حالت خودم را دوست ندارم چراکه در اکثر اوقات وضعیت بیرونی مطلوب نیست و این قضیه مرا از حرکت بازمی‌دارد.

بیشتر که فکر می‌کنم می‌بینم معمولاً افرادی از این‌چنین اوضاعی سربلند بیرون می‌آیند که نه‌تنها مدام در حال غر زدن نیستند بلکه در این شرایط بیشتر تلاش می‌کنند مثل همه کشورهایی که روزی درگیر نابسامانی‌هایی بوده‌اند و امروز جزو پیشرفته‌ترین کشورها محسوب می‌شوند.

اینکه مدام به این فکر کنم که در آینده چه پیش می‌آید نه‌تنها مرا آدمی بزدل، ناامید و تنبل می‌کند؛ بلکه لحظات باارزش عمرم را از من می‌گیرد. من ایمان‌دارم که تا وقتی‌که هنوز امکاناتی هرچند کم برای پیشرفت وجود دارد، وقت خود را صرف حرف‌ها و اخبار بی‌فایده نکنم.

تا روزی که لپ‌تاپ و اینترنت و کاغذ و قلم دارم یعنی من هنوز می‌توانم پیش بروم، هرچند که سخت‌تر از همیشه باشد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
elham gh