این روزها سعی میکنم هنگام انجام هر کاری تنها روی همان تمرکز کنم و به هیچچیز دیگری فکر نکنم و چقدر این کار سخت است.
قبلاً از اینکه میتوانم چند کار را همزمان انجام دهم، خیلی راضی و خرسند بودم غافل از اینکه نهتنها هیچکدام از کارها بهخوبی انجام نمیشد بلکه بهسادگی انرژی ذهن و جسمم تحلیل میرفت. تا قبل از این تصمیم فکر میکردم تنها در کارهایی مثل درس خواندن تمرکز کافی ندارم و فقط درس خواندن نیاز به تمرکز دارد اما حالا میبینم که تقریباً در هنگام انجام همه کارها توجهم بهنوعی معطوف به کار و جای دیگری است. نمیگویم حتی موقع انجام کارهایی چون رانندگی یا ظرف شستن کاملاً تمرکز کنیم اما دستکم آنقدر ذهنمان را به موضوعاتی که گاها اهمیت چندانی هم ندارند مشغول نکنیم. علاوه بر این برای یادگیری تمرکز نیاز به تمرین فروانی داریم بخصوص من که تا حالا سعی بر انجام چندین کار باهم داشتم. پس بهتر است این تمرین را در هنگام انجام همه کارها به کاربندم. به نظر من خیلی از کارها میتواند در زمان کوتاهتر، یا با دستاوردی بهتر به سرانجام برسند، اگر تمرکز خود را تمام و کمال معطوف آن کار کنیم. یکی از راههایی که من معمولاً برای افزایش تمرکزم انجام میدهم این است که هر چیزی که در لحظه انجام کار به ذهنم رسید در برگهای که کنار دستم است یادداشت میکنم و چهبسا این یادداشتها ایدههایی است که بعد آن را بسط میدهم. راستش من حتی الآن که در حال نوشتن این مطلب هستم نیز تمرکز کافی ندارم.
در این راستا میخواهم کتاب «تمرکز» از «دانیل گلمن» را نیز مطالعه کنم تا شاید با تمرین مکرر، بهتر بتوانم روی کارها تمرکز کنم و ضمن بهرهوری بیشتر، از فرسودگی ذهنم جلوگیری کنم.
سعی خواهم کرد بعد از مطالعه این کتاب نکات مفید آن را تحت مطلبی در وبلاگ منتشر کنم.
پ.ن: در این مطلب برای اولین بار از ویرایشگر متن «ویراستیار» استفاده کردهام.